خانه
شاعران
فال
درباره ما
حافظ شیرازی
حافظ شیرازی
آثار شاعر
بستن تبلیغات
رباعیات حافظ شیرازی
1.
جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز کوی تو رهگذر نیامد ما را
خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت
حقا که به چشم در نیامد ما را
مشاهده کامل شعر
2.
بر گیر شراب طربانگیز و بیا
بر گیر شراب طربانگیز و بیا
پنهان ز رقیب سفله بستیز و بیا
مشنو سخن خصم که بنشین و مرو
بشنو ز من این نکته که برخیز و بیا
مشاهده کامل شعر
3.
گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات
گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات
گفتم سخن تو، گفت حافظ گفتا
شادی همه لطیفه گویان صلوات
مشاهده کامل شعر
4.
ماهی که قدش به سرو میماند راست
ماهی که قدش به سرو میماند راست
آیینه به دست و روی خود میآراست
دستارچهای پیشکشش کردم گفت
وصلم طلبی زهی خیالی که توراست
مشاهده کامل شعر
5.
من باکمر تو در میان کردم دست
من باکمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست
پیداست از آن میان چو بربست کمر
تا من ز کمر چه طرف خواهم بربست
مشاهده کامل شعر
6.
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تو بدری و خورشید تو را بنده شدهست
تا بندهٔ تو شدهست تابنده شدهست
زان روی که از شعاع نور رخ تو
خورشید منیر و ماه تابنده شدهست
مشاهده کامل شعر
7.
هر روز دلم به زیر باری دگر است
هر روز دلم به زیر باری دگر است
در دیدهٔ من ز هجر خاری دگر است
من جهد همیکنم قضا میگوید
بیرون ز کفایت تو کاری دگراست
مشاهده کامل شعر
8.
ماهم که رخش روشنی خور بگرفت
ماهم که رخش روشنی خور بگرفت
گرد خط او چشمهٔ کوثر بگرفت
دلها همه در چاه زنخدان انداخت
وآنگه سر چاه را به عنبر بگرفت
مشاهده کامل شعر
9.
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بیتو چون خواهم خفت
مشاهده کامل شعر
10.
نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت
نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
مشاهده کامل شعر
بعدی
حافظ شیرازی
حافظ شیرازی
آثار شاعر