54 اثر از غزلیات حافظ شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حافظ شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار حافظ شیرازی / غزلیات حافظ شیرازی

غزلیات حافظ شیرازی

1 ای شاهد قدسی، کِه کَشَد بند نقابت؟ وی مرغ بهشتی، که دهد دانه و آبت؟

2 خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز کآغوش که شد، منزل آسایش و خوابت؟

3 درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد اندیشهٔ آمرزش و پروای ثوابت

4 راه دل عشاق زد آن چشم خماری پیداست از این شیوه که مست است شرابت

1 گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب گفت در دنبال دل، ره گم کُنَد مسکین غریب

2 گفتمش مگذر زمانی، گفت معذورم بدار خانه پروردی، چه تاب آرد غم چندین غریب

3 خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

4 ای که در زنجیرِ زلفت جای چندین آشناست خوش فتاد آن خال مشکین بر رخِ رنگین غریب

1 ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت وان مَواعید که کردی، مَرَواد از یادت

2 در شگفتم که در این مدتِ ایامِ فراق برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت

3 برسان بندگیِ دختر رَز، گو به درآی که دَمُ و همت ما کرد ز بند آزادت

4 شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست جای غم باد، مَر آن دل، که نخواهد شادت

1 ساقیا برخیز و دَردِه جام را خاک بر سر کن غم ایام را

2 ساغر می بر کفم نِه تا ز بَر بَرکِشم این دلق اَزرَق‌فام را

3 گر چه بدنامی‌ست نزد عاقلان ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را

4 باده دَردِه چند از این باد غرور خاک بر سر نفس نافرجام را

1 ساقی به نور باده برافروز جامِ ما مطرب بگو که کارِ جهان شد به کامِ ما

2 ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم ای بی‌خبر ز لذتِ شربِ مدامِ ما

3 هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام ما

4 چندان بود کرشمه و نازِ سَهی قدان کآید به جلوه سرو صنوبر خرام ما

1 ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما آبروی خوبی از چاه زَنَخدان شما

2 عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده باز گردد یا برآید؟ چیست فرمان شما؟

3 کَس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت بِه که نفروشند مستوری به مستان شما

4 بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر زان که زد بر دیده آبی، روی رخشان شما

1 خَمی که ابروی شوخِ تو در کمان انداخت به قصد جانِ منِ زارِ ناتوان انداخت

2 نبود نقش دو عالم، که رنگ الفت بود زمانه طرح محبت، نه این زمان انداخت

3 به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد فریبِ چشمِ تو صد فتنه در جهان انداخت

4 شراب خورده و خِوی کرده می‌روی به چمن که آبِ روی تو، آتش در ارغوان انداخت

1 سینه از آتش دل، در غم جانانه بسوخت آتشی بود در این خانه، که کاشانه بسوخت

2 تنم از واسطهٔ دوری دلبر بگداخت جانم از آتشِ مهرِ رخِ جانانه بسوخت

3 سوز دل بین که ز بس آتش اشکم، دل شمع دوش بر من ز سر مِهر، چو پروانه بسوخت

4 آشنایی نه غریب است، که دلسوز من است چون من از خویش برفتم، دل بیگانه بسوخت

1 زلف آشفته و خِوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صُراحی در دست

2 نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست

3 سر فرا گوش من آورد به آواز حزین گفت ای عاشق دیرینهٔ من خوابت هست؟

4 عاشقی را که چنین بادهٔ شبگیر دهند کافر عشق بود، گر نشود باده پرست

1 زلفت هزار دل به یکی تار مو ببست راه هزار چاره‌گر از چار سو ببست

2 تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان بگشود نافه‌ایُّ و دَرِ آرزو ببست

3 شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو ابرو نمود و جلوه‌گری کرد و رو ببست

4 ساقی به چند رنگ، می اندر پیاله ریخت این نقش‌ها نگر، که چه خوش در کدو ببست

آثار حافظ شیرازی

54 اثر از غزلیات حافظ شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات حافظ شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

صفحه بعدی
صفحه قبلی