آدینه و مهرگان و ماه از قطران تبریزی قصیده 187
1. آدینه و مهرگان و ماه نو
بادند خجسته هر سه بر خسرو
...
1. آدینه و مهرگان و ماه نو
بادند خجسته هر سه بر خسرو
...
1. مرا هجران آن آهوی آمو
همی دارد چو بچه مرده آهو
...
1. ایا خوشتر ز جان ودل همه رنج دل و جانی
برنج تن شدم خرسند اگر دل را نرنجانی
...
1. ایا سروی که سوسن را ز سنبل سایبان کردی
ز بوی سوسن و سنبل جهان پر مشگ و بان کردی
...
1. ای آنکه تو بر ساعد اقبال سواری
ای آنکه تو بر مرکب فرهنگ سواری
...
1. ای ترا کرده خدا بر ملکان بار خدای
شکر بادا که ترا داد بما باز خدای
...
1. ای شکنج زلف جانان بر پرند ششتری
سایبان آفتابی یا نقاب مشتری
...
1. ای ماه شبه زلف مشک خالی
خالی نشود جانم از تو حالی
...
1. ای میر بسان مصطفی بودی
چون او ز همه بدی جدا بودی
...
1. ای نگاری که ز دل کفر و ز رخ دین آری
دل من بردی و کردی رخ من دیناری
...
1. بار خدایا بسی عذاب کشیدی
انده و تیمار گونه گون بچشیدی
...
1. بتی را که بودم بدو روزگاری
جدا دارد از من بد آموزگاری
...