میکنم کعبه صفت طوف سر از قصاب کاشانی غزل 299
1. میکنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی
برده از راه دلم را خم ابروی کسی
...
1. میکنم کعبه صفت طوف سر کوی کسی
برده از راه دلم را خم ابروی کسی
...
1. هرگز به کام دل ننشستیم روبهروی
یک لحظه با وصال تو ای ترک تند خوی
...
1. ای مهر دلفروز گل روی کیستی
وی ماه نو نمونه ابروی کیستی
...
1. ای تندخو ز چیست که یارم نمیشوی
یک لحظه راحت دل زارم نمیشوی
...
1. نفس در سینهام چون ناله تار است پنداری
بساط عشرتم گرم از دل زار است پنداری
...
1. در کعبه و بتخانه ز حسن تو صنم های
عشق آمده و ریخته دل بر سر هم های
...
1. بس که کردم گریه شد خونابم از اعضا تهی
دیدهام شد ز انتظار او ز دیدنها تهی
...
1. بازآ که ز دل زنگزدا بلکه تو باشی
روشنگر آیینه ما بلکه تو باشی
...
1. بینا نیم آن لحظه که با ما تو نباشی
بی دیدهام آن روز که پیدا تو نباشی
...
1. بگذشت ز حد کار دل زار کجایی
مردم ز غم ای مونس غمخوار کجایی
...
1. به خود چند ای دل بیطاقت از افسانهها پیچی
چو موی دیده آتش هر زمان بر شانهها پیچی
...