آثار قاسم انوار

صفحه 9 از 69
69 اثر از غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار

1 مقصود ما ز ملک جهان وصل یار ماست این کار اگر برآید، پس کار کار ماست

2 ما در میان نار محبت بسوختیم بعد از فنا مراد دل اندر کنار ماست

3 هر بلبلی بگلشن ما راه کی برد؟ آن مرغ زار ماست که از مرغزار ماست

4 شادی اگر بما نرسد یار حاکمست با غم بسر بریم، که او یار غار ماست

1 از لطف دوست سکه دولت بنام ماست اقبال یافتیم و سعادت غلام ماست

2 بحری که موج او ز سمک تا سما رسید آن بحر جرعه ای ز می لعل فام ماست

3 این سبز خنگ چرخ بمیدان کن فکان هر چند تو سنیست، بعون تو رام ماست

4 شوقی که جان هر دو جهان خوشدلند ازو آن شوق نیز باره زرین مقام ماست

1 شور جهان ز شکر آن دلستان ماست دل ارغنون و روی تو چون ارغوان ماست

2 من در تو خود کجا رسم؟ ای یار نازنین کان جا که آستان تو آن آسمان ماست

3 بی نام و بی نشان نبود در بسیط دهر هر جا که هست قصه نام و نشان ماست

4 ما همرهان و عشق دلاویز دلفروز هر جا که می رویم عنان بر عنان ماست

1 دیده ام تا بر رخ آن گل عذار افتاده است اشک سرخم بر رخ زرد آشکار افتاده است

2 هر کسی را اختیاری هست در عالم، مرا عشق او بر هر دو عالم اختیار افتاده است

3 مست و حیران و خرابم از کمال حسن یار تا دو چشم نرگسینش در خمار افتاده است

4 گفتمش: عمر عزیز، آخر خرابم از غمت ز آتش عشق توام جان در شرار افتاده است

1 بر ما بناز می گذری، این چه عادتست؟ در حال ما نمی نگری، این چه عادتست؟

2 در آتش فراق تو بیچاره مانده ایم بس فارغی ز چاره گری، این چه عادتست؟

3 بر روی دوستان در دولت ببسته ای باما ببین که در چه دری؟ این چه عادتست؟

4 دایم بتیغ هجر دلم خسته میکنی ایام عمر شد سپری، این چه عادتست؟

1 دستم بدست گیر، که دل توبه کارتست جان را نگاه دار، که جان یار غارتست

2 بر جان و بر دلم نظری کن ز روی لطف جان را هزار منت و ذل شرمسار تست

3 اندر مغازه تنم، ای جان نازنین تو پادشاه روح و دلم پرده دار تست

4 الطاف مینمایی و احسان ز حد گذشت جان شرمسار عاطفت بی شمار تست

1 گر دل برفت، مسکن جانها بکوی تست گر عقل رفت، جرعه ما در سبوی تست

2 در جان ما ز بحر صفا شبنمی نماند ما خوشدلیم کآب سعادت بجوی تست

3 تا دل جمال روی ترا دید لایزال در فکر خود نماند، چو در فکر روی تست

4 عمری بآرزوی تو گرد جهان بگشت تا هست و بود و باشد در جستجوی تست

1 جاودان، هرکه ترا دید بعالم شادست عاشق روی تو از هر دو جهان آزادست

2 دل درین قاعده دهر نبندد عاشق زآنکه این قاعده سست آمد و بی بنیادست

3 همه با عشق سخن گویم و از وی شنوم شادم از عشق، که این قاعده ای معتادست

4 همگی روی ترا مقصد اقصی دانم زهد و تقوی و ریاضت صفت زهادست

1 شفای جان مرا چیست؟ کز من آزردست کنون که خون دلم ریخت، جان و دل بر دست

2 فغان من همه زآنست کآن حبیب قلوب هزار پرده درید و هنوز در پردست

3 بگو بفاضل عالی جناب، مفتی شهر چه سود لقلقهای زبان؟ چو دل مردست

4 عظم مست و خرابم، ندانم: ایساقی که جام باده من جنس صاف یا دردست؟

1 دل چه دیدست؟ که دیوانه آن یار شدست جان چه نوشید؟ که پیمانه اسرار شدست

2 فتنه و شور قیامت ز روانها برخاست مگر از خلوت جان جانب بازار شدست؟

3 این همه نعره و فریاد و فغان دانی چیست؟ دوست خود را ز پس پرده خریدار شدست

4 من چه گویم که چه افتاد دلم را؟ که مدام کعبه بگذاشته و جانب خمار شدست

آثار قاسم انوار

69 اثر از غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی