آثار قاسم انوار

صفحه 11 از 69
69 اثر از غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار

1 امروز بهرحال به از دی و پریرست عالم همه پر عنبر سارا و عبیرست

2 آفاق عبیر بیز شد، آخر چه ظهورست؟ یا نور تجلی که ز سلطان نصیرست

3 ار جمله ذرات جهان مخفی و پیداست ار جمله صفت شاهد بی مثل و نظیرست

4 زنهار! دل از غیر نگه دار، که آن یار در هر نفسی واقف اسرار ضمیرست

1 بگذار ره صومعه، کان دور و درازست بنشین بدر میکده، کان خانه رازست

2 چون بانگ نمازی نشنیدی تو درین کوی؟ گر گوش تو بازست همه بانگ نمازست

3 از خرقه و زنار و ز سجاده و تسبیح مقصود نیاز آمد و دیگر همه نازست

4 هر جا که بود حسن بود عشق، ازین رو محمود پریشان سر زلف ایازست

1 گر دیر سومنات بود، گر صوامعست هر جا که هست لمعه روی تو لامعست

2 ذرات کاینات، که آیات حسن تست مجموع در صحیفه انسان جامعست

3 وصف جمال تست غزلهای بلبلان مستی است زین سماع کسیرا که سامعست

4 هر ذره ناطقست باوصاف آن جمال ذکر جمیل تست که ورد مجامعست

1 ره بیابانست و شب تاریک و پایم در گلست عشق و بیماری و غربت مشکل اندر مشکلست

2 این چنین ره را بدشواری توان رفتن، مرا همرهم عمرست و عمر نازنین مستعجلست

3 سخت حیرانست و سرگردان ولی دارد امید دل بدان لطفی که ذرات جهان را شاملست

4 زاهدان گر قصه های عشق را منکر شوند آشنا داند که ما را این سخن با قابلست

1 در مذهب ما باده مباحست و حلالست این باده زخم خانه اجلال جلالست

2 این یار چه اشنید که در ماتم هجرست؟ آن خواجه چه دیدست که سرمست وصالست؟

3 جز عشق خدا، هرچه دلت را برباید گر نیر شمسست که در عین زوالست

4 هرگز بخدا ره نبری، تا تو تو باشی این فکر خیالست و خیال تو محالست

1 بهر کجا که رسد عشق شاه محترمست صفات عشق تو گفتن نشانه کرمست

2 مرو بپیش، که ترسم که باز گردانند که علت حدثان نفی معنی قدمست

3 بدان که: جان تهی همچو جسم بی جانست نخواهمش بکف آرم، اگرچه جام جمست

4 رقیب خواست که آزار من کند ز حسد حبیب گفت: مرنجان، که آهوی حرمست

1 جگرم گرم و دل خسته ندیم ندمست لطف فرما و کرم کن، که مقام کرمست

2 ما که آشفته و رندان و گنه کارانیم عفوک لله، که لطف تو بعالم علمست

3 ساقیا، لطف کن و باده بهرکس برسان دأب رندانه نگه دار، چه جای ستمست؟

4 پیش تیغ تو روان جان و سراندر بازیم هرکه شد کشته شمشیر غمت محترمست

1 غم تو بر دل و بر جان امیر و محتشمست بنام گفتمش: این غم ولی نه غم، نعمست

2 زد رد درد تو مستیم و فاش میگوییم که: پیش جرعه رندان چه جای جمست؟

3 رقم برندی ما زد قلم بروز ازل چه جای زهد و ورع؟ چون رقم از آن قلمست

4 بنقد فرصت امروز را مده از دست که حال و قصه فردا هنوز در عدمست

1 تو ساقی جان بخشی و عالم همه جامست وز باده نوشین تو عالم همه جامست

2 از جام تو یک جرعه بما ده، که زمین را گر زانکه نصیبست، هم از کأس کرامست

3 هرچند که ما عامی عشقیم درین راه بر جمله ذرات جهان لطف تو عامست

4 واعظ، که برقصست پس پرده پندار سودش نکند پند، که در بند عمامست

1 موسی صفتان را، که درین طور مقامست از درد تو مستند گروهی ز دوا مست

2 آن خال سیه جانب آن زلف دلاویز وصفش نتوان گفت: چه دانه است و چه دامست

3 هرجا که تو باشی سخن از شاهد و می گوی چون راه هدایت همه از ذکر دوامست

4 از چهره زیبا تتق زلف برانداز چون نور هدایت همه از رفع ظلامست

آثار قاسم انوار

69 اثر از غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی