آثار قاسم انوار

صفحه 31 از 69
69 اثر از غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار

1 چند در مسجد و در صومعه غارت کردند سبب این بود که می خانه عمارت کردند

2 باده گران شد و ذرات جهان مست شدند من ندانم که بساقی چه اشارت کردند؟

3 درد و صافی همه خوردن و بچرخ افتادند صورت حال به «احببت » عبارت کردند

4 گوهر وصل تو جستند و کسی باز نیافت گر چه عمری بجهان روبتجارت کردند

1 عاشقان را چو صلا جانب می خانه زدند آتشی بود که اندر دل دیوانه زدند

2 در تمنای تو عشاق ز پای افتاده مست گشتند و ز مستی کف مستانه زدند

3 عکس ساقی چو درین باده صافی افتاد عاشقان در هوست ساغر و پیمانه زدند

4 عالم آشفته شد،ای دوست، دگر باره،چه بود؟ زلف میگون تراباز مگر شانه زدند؟

1 اندرین دور، که مستان طریقت خوارند گرچه خوارند ولی خوشدل وبرخوردارند

2 طرفه حالیست که مستان طریقت مادام باده از جام بریزند ولی کج دارند

3 هر که در راه طریقت بفنایی نرسید عارفانش بحقیقت بجوی نشمارند

4 عاشقان سر بنهادند بتسلیم و فنا عاقلانند که دربند سر و دستارند

1 هر گه که یار شیوه ناز ابتدی کند عاشق کسی بودکه دل وجان فدی کند

2 فارغ شد از جهان، بحیات ابد رسید هر جان معتقد که بعشق اقتدی کند

3 از معنی آمدن سوی صورت بدان که چیست معشوق «الست » گوید و عاشق بلی کند

4 غافل مشو، که مایه ظلمات غافلیست با یاد دوست باش،که جان را جلی کند

1 آنان که بجز روی تو جایی نگرانند کوته نظرانند و چه کوته نظرانند!

2 و آنان که رسیدند زنامت بنشانی در عالم حیرت همه بی نام و نشانند

3 در جای خیال تو اگر اشک در آید صاحب نظران دردمش از دیده برانند

4 سکان سر کوی تو ملک دو جهان را هرچند که عورند، بیک جو نستانند

1 خرده بینان طریقت همه صرافانند که بیک جو درم ناسره را نستانند

2 دور ماندند ز دیدار تو سودازدگان همه حیران وعجب مانده که چون می مانند؟

3 دل و جانها ز تو مستند بدانسان که مپرس جمله ذرات سراسیمه و سرگردانند

4 جمله ذرات جهان،کافر و مؤمن،شب و روز همه از شوق تو مستند و ترا می خوانند

1 آب حیوان،که سکندر طلبش میفرمود روزی جان خضر گشت و خضر شد خشنود

2 آب حیوان چه بود؟زنده جاوید شدن بشنو،ای خواجه،که در عین شهودی مشهود

3 در ازل سابقه عشق «قسمنا» گفتند «عونناالله » خداوند کریمست و ودود

4 دل ما شیفته حسن جهانگیر تو شد تاجهان هست و جهاندار جهان خواهد بود

1 ای عشق توام در دو جهان مقصد و مقصود در طور عدم گشتن من وصل تو موجود

2 بنمود بعشاق جهان سکه مهرت سیماب سرشک مژه بر روی زر اندود

3 سازم همه در مجلس غمهای تو چون چنگ سوزم همه بر آتش سودای تو چون عود

4 اقفال زر اندود ز ابواب سعادت کس جز بمفاتیح هدایات تو نگشود

1 بر کهن دیر جهان دوست تجلی فرمود جمله ذرات جهان محو شد از عین شهود

2 پرتو فیض تو در عالم امکان درتافت گشت روشن همه آفاق،زهی پرتو جود!

3 قیمت عشق ندانی و گریزان گردی از سر آتش سوزان بگریزی چون دود

4 میل کلی همه در فکر جهان آمد و بس دل که از فکر جهان رست،بکلی آسود

1 بیمن دولت محبوب عاقبت محمود در فسانه ببست و سر قرابه گشود

2 شراب ناب خداوند ذوالجلال کریم هزار عقل ربود و هزار جان افزود

3 حدیث نو بشنو،جلوه های نو می بین چو مدبران مرو اندر جهان کور و کبود

4 قدیدخواره مشو،گر قدید خوار شوی زیان کنی و کسی را زیان ندارد سود

آثار قاسم انوار

69 اثر از غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی