آثار قاآنی

صفحه 8 از 37
37 اثر از قصاید قاآنی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید قاآنی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار قاآنی / قصاید قاآنی

قصاید قاآنی

1 ماهم ز در درآمد و بر من سلام کرد مشکوی من ز طرهٔ خود مشک‌فام‌کرد

2 با هم دمید ماه من و مهر آسمان روشن جهان ازاین دو ندانم‌کدام‌ کرد

3 رضو‌ان ندانما که به غلمان چه خشم‌کرد کاو تنگدل ز خلد به‌ گیتی خرام‌ کرد

4 غلمان مگو فریشته به ذکر مهین خدای زی من به مدح خسرو دنیا پیام کرد

1 سرین دلبر من سیم ناب را ماند ز بسکه نرم و لطیفست آب را ماند

2 هنوز نامده در چشم من روز از هوش به‌خاصیت همه گویی‌که خواب را ماند

3 درست نقطهٔ سرخی که در میان ویست به جام سیمین‌گلگون شراب را ماند

4 کنار او همه رخشان میان او همه چین بدن‌‌دو وصف‌یکی‌شیخ‌ و شاب را ماند

1 قضا چو مسند اقبال در جهان افکند به عزم داوری شاه‌کامران افکند

2 ابو الشجاع حسن‌ شه که شیر گردون را مهابتش تب و لرز اندر استخوان افکند

3 تهمتنی ‌که به یک چین چهره سطوت او هزار لرزه بر اندام آسمان افکند

4 دلاوری‌که ز یک خم خام پر خم و تاب هزار سلسله بر بال‌کهکشان افکند

1 هر کرا ایزد اختیار کند در دوگیتیش‌ بختیارکند

2 وانکه را کردگار کرد عزیز نتواند زمانه خوارکند

3 بس نماید مدار چرخ‌کهن تا یکی را جهان مدار کند

4 صه‌ چون شاه خاوران ملک که بدو ملک افتخار کند

1 .آدمی باید به‌گیتی عمر جاویدان‌ کند تا یکی از صد تواند مدح آقاخان کند

2 محکمران خطهٔ‌کرمان‌که ابر دست او خاک را بیجاده سازد سنگ را مرجان‌ کند

3 در بر اوکمترست از پیر زالی پور زال او زکین‌گر بهر هیجا جای بر یکران‌کند

4 خصم ‌را گو پیش تیغش جوشن و خفتان مپرس مرگ را کی چاره هرگز جوشن و خفتان کند

1 از شب نرفته دوش پاسی دو بیشتر من‌ پاسدار آنک آن مه ‌کند گذر

2 هردم به خویشتن‌گویان به زیر لب کایدون شب مرا طالع شود سحر

3 بربوی آنکه ‌کی خورشید سر زند می‌رفت وقت من با بوک و با مگر

4 بسته روان دو چشم بر چرخ تیره جرم وز روشنان چرخ در چشم من سهر

1 غم و شادیست‌که با یکدگر آمیخته‌اند یا مه روزه به نوروز درآمیخته‌اند

2 درکفی رشتهٔ تسبیح و کفی ساغر می راست با عقد ثریا قمر آمیخته‌اند

3 تردماغ از می شب خشک‌لب از روزهٔ روز ورع خشک به دامان تر آمیخته‌اند

4 در کف شیخ‌ عصا در کف میخواره قدح اژدها با ید بیضا اثر آمیخته‌اند

1 دلی که هر چه کند بر مراد یار کند نخست ترک مراد خود اختیارکند

2 گرچه ترک مراد خود اختیاری نیست که عاشق آنچه نماید به اضطرارکند

3 غریب را که به غربت اسیر یاری شد که گفته بود اقامت در آن دیارکند

4 به اضطرار کمندش برد به جانب شهر غزال را که به صحرا کسی شکار کند

1 به ‌گوش از هاتف غیبم سحرگه این ندا آمد که‌وقت عشرت جانبخش و جشن جانفزا آمد

2 به سالاری سپهسالار دارای تهمتن تن گو سهراب دل شهزاده ارغون میرزا آمد

3 ظفرمندی‌که هندی اژدهای اژدر اوبارش به فرق بدکنش آتش‌فشان چون اژدها آمد

4 عدوبندی‌که خطی رمح او در پهنهٔ هیجا دم آهنج اژدری بیجان و ماری جانگزا آمد

1 هر دل اسیر زلف تو بیدادگر بود کارش ز تار زلف تو آشفته‌تر بود

2 آشوب ملک شاهی و بیدادکار تست ترکی و ترک لابد بیدادگر بود

3 در ملک حسن شاهی زان شور و شرکنی شک نیست حس چونین با شور و شر بود

4 شمشاد مهرچهری و خورشید مه‌جبین مانات مهر مادر و ماهت پدر بود

آثار قاآنی

37 اثر از قصاید قاآنی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید قاآنی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی