افتتاح هر سخن در نزد مرد هوشیار از قاآنی قصیده 138
1. افتتاح هر سخن در نزد مرد هوشیار
نیست نامی به ز نام نامی پروردگار
...
1. افتتاح هر سخن در نزد مرد هوشیار
نیست نامی به ز نام نامی پروردگار
...
1. امروز از دوکعبه جهان دارد افتخار
کز فر آن دو کعبه بود ملک برقرار
...
1. ای اهل فارس ، مژده که از فضل کردگار
آمد به ملک فارس امیر بزرگوار
...
1. ای ترک می فروش ای ماه میگسار
بنشین و می بنوش برخیز و می بیار
...
1. ای زان دو سیه مار که جا داده به گلزار
عطار کمندافکن و سحار زرهدار
...
1. ای طره و چهر تو یکی نار و یکی مار
بینار تو در نارم و بیمار تو بیمار
...
1. ای همایون صورت میمون شاه کامگار
یک جهان جانی که جان یک جهان بادت نثار
...
1. باد میمون این بهین تشریف شاهکامگار
بر علیخان آن مهین فرزند صاحباختیار
...
1. با فال نیک بهر زمینبوس شهریار
آمد ز ملک جم سوی ری صاحب اختیار
...
1. با فال نیک و حال خوش و بختکامگار
از ملک جم به عزم سپاهان شدم سوار
...
1. بوده جای یک جهان جان این قبای شهریار
کآمد اینک زیور اندام صاحباختیار
...