یاد دارم که چو آدم شرف خلقت از فضولی بغدادی مقطع 1
1. یاد دارم که چو آدم شرف خلقت یافت
شد مشرف بقبول و لقد کرمنا
1. یاد دارم که چو آدم شرف خلقت یافت
شد مشرف بقبول و لقد کرمنا
1. حضرت مصطفی بسعی تمام
خانه شرع را نهاد بنا
1. ای سخن پرور ز نظم خویشتن غافل مشو
نیست فرزندی درین عالم ازین بهتر ترا
1. حمد بیحد احدی را که کمال کرمش
داد سرمایه توفیق خرد انسان را
1. ای ظریفان روم شکر کنید
که فلک داده است کام شما
1. من از اقلیم عرب حیرتی از ملک عجم
هر دو کردیم باظهار سخن کام طلب
1. ای که رای روشنت آیینه گیتی نماست
هیچ سری نیست کز رای تو باشد در حجاب
1. ای دل ملال گوشه عزلت هزار بار
بهتر ز همنشینی هر یار و آشناست
1. ای غره بر لطافت حسن و جمال خود
آیا چرا جنون تو بر عقل غالب است
1. گفت احمد حیدر است از من چو هارون از کلیم
این بیان شرک امر و کمال عزت است
1. بر امید راحت دنیا مکش بسیار رنج
زانکه این مقصد برون از کارگاه خلقت است
1. پرسیدم از بتی که ترا در جهان چرا
شام و سحر تعرض عشاق عادت است