عاشق صاف طبع و پاک دلم از فضولی بغدادی مقطع 37
1. عاشق صاف طبع و پاک دلم
واله حکمت جلال و جمال
1. عاشق صاف طبع و پاک دلم
واله حکمت جلال و جمال
1. بسان صفحه رخسار لوح خاطر طفل
لطیف و ساده و پاک است در بدایت حال
1. از سخن خوانی کشیدم پیش اهل روزگار
ذوقهای گونه گون در وی ز انواع نعم
1. بعالم گفتم ای ظالم چرا مشغول خود گردی
بزرگی را که من از مخلصان صادق اویم
1. تعرضی بفلک دوش کردم و گفتم
که ای نیافته کس از تعرض تو امان
1. فضیلت نسب و اصل خارج ذاتست
بفضل غیر خود ای سفله افتخار مکن
1. وقت سحر سوی چمن انداختم گذر
تا رفع گردد از گل و سبزه ملال من
1. دی کرد التماس ز من پاک گوهری
کای رند بهر ما صفت زاهدان مگو
1. اگر چه داشت ز کیفیت جمیع لغت
خبر ز غایت عرفان صفای طبع نبی
1. فریاد ازین سپهر ستمگر که در جهان
هرگز نگشته شاد ز دوران او دلی