5 اثر از مقطعات در دیوان اشعار فارسی فضولی بغدادی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار فارسی فضولی بغدادی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مقطعات در دیوان اشعار فارسی فضولی بغدادی

1 بد من گفت بدی لیک نمی رنجم ازو لله الحمد مرا خلق نکو می دانند

2 در حق من سخن او چه اثر خواهد داد پیش قومی که مرا بهتر ازو می دانند

1 سخن من بسیست در عالم جز بد او عدو نمی بیند

2 هر نکویی که هست در نظمم دوست می بیند او نمی بیند

3 بی تکلف عدوی من کور است دیده او نکو نمی بیند

1 نوجوانان را خدا در اول نشو و نما چون ملک از هر خلل پاک و مطهر آفرید

2 شدت تکلیف و طاعت را از ایشان رفع کرد بر دل احباب نقش طاعت ایشان کشید

3 بی تردد نعمت جنت بر ایشان وقف شد بی تعب از خوان قسمت روزی ایشان رسید

4 تا بتدریج زمان و امتداد روزگار عابدان متقی گردند و پیران و رشید

1 صانعی کز آب و گل فیض کمال قدرتش دلبران لاله‌رخسار سمن‌بر آفرید

2 تا نماید صنع او ضایع ز بهر عاشقی دل درون عاشقان درد پرور آفرید

3 عاشقان را بر جفای ماه رویان صبر داد ماه رویان را جفاکار و ستمگر آفرید

4 گر بجرم عشق عاشقی را نگیرد دور نیست چون ز بهر عاشقی دل داد و دلبر آفرید

1 بهر دفع دشمن و فتح بلاد و حفظ نفس پادشه را منت خیل و حشم باید کشید

2 محرمان پادشه را از برای عز و جاه رنج باید دید در خدمت الم باید کشید

3 منعمان ملک را از محرمان پادشه متصل در کسب جمعیت ستم باید کشید

4 مفلسان کم قناعت را ز بهر لقمه از سکان منعمان پیوسته غم باید کشید

1 در صدف صدق جناب متولی کز رای منیرش عتباتست منور

2 عمریست دماغ دل سکان مشاهد از رایحه مکرمت اوست معطر

3 پاکیزه نهادی که مراد دو جهانش از خدمت اولاد رسولست میسر

4 فرخنده مآلی که دلش راست همیشه اندیشه غمخواری اولاد پیمبر

1 عادت اینست فیض فطرت را در بنای وجود نوع بشر

2 که رسد تا زمان رشد و بلوغ طفل را مهربانی از مادر

3 دهد او را کمال جسمانی مادر مهربان بخون جگر

4 چون رسد وقت آن که در جسدش بدمد روح جبرئیل هنر

1 آدمی را فضل صوری و کمال معنویست نیست هر وقتی بهر حالی که باشد بی اثر

2 گاه عرض حسن صورت می کند بر اهل حال می شود محبوب مه پیکر حبیب سیمبر

3 می دهد نظاره رفتار او آرام دل می فزاید چهره زیبای او نور بصر

4 گر فقیه و عابد و شیخ و معلم می شود می کند تعلیم علم و صنعت و فضل و هنر

1 میانه سگ و گربه شبی نزاع افتاد بگربه گفت سگ ای کاسه لیس لقمه شمار

2 تویی که نیست ترا بویی از طریق ادب تویی که نیست ترا جز طریق دزدی کار

3 نمی شود که کسی لقمه برد بدهن که از طمع نبری راحتش بناله زار

4 چراست این همه عزت ترا باین همه عیب که می کشند ترا خلق متصل بکنار

1 بر هر چه دل نهادم و گشتم اسیر آن چون اشتداد الفت من دید روزگار

2 از من ربود و سوخت دلم را بداغ هجر گفت این سزای آنکه نهد دل بمستعار

آثار فضولی بغدادی

5 اثر از مقطعات در دیوان اشعار فارسی فضولی بغدادی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار فارسی فضولی بغدادی شعر مورد نظر پیدا کنید.