آفرین بر منعمی کز بهر از فضولی بغدادی مقطع 13
1. آفرین بر منعمی کز بهر اظهار ثنا
فیض توفیق سخن ما را میسر کرده است
1. آفرین بر منعمی کز بهر اظهار ثنا
فیض توفیق سخن ما را میسر کرده است
1. ای که داری خرد بدان که ترا
با دو کس اختلاط دشوارست
1. اگر بمن نبود پادشاه را لطفی
نمی کنم گله کان هم نشان شفقت اوست
1. ای که از جهل مقید شده بر صورت
این صفت در روش اهل خرد بی معنیست
1. گفتم ای چرخ تو بر سینه من سوخته
این همه داغ که حصر و حد و پایانش نیست
1. مردم این دیار را با من
اثر شفقت و عنایت نیست
1. اول عمرم که هنگام سرور و ذوق بود
عاری از علم و عمل در جهل و نادانی گذشت
1. دام دردست و بلا دایره قید جهان
عارف آنست کزین دایره بیرون باشد
1. بد من گفت بدی لیک نمی رنجم ازو
لله الحمد مرا خلق نکو می دانند
1. سخن من بسیست در عالم
جز بد او عدو نمی بیند
1. نوجوانان را خدا در اول نشو و نما
چون ملک از هر خلل پاک و مطهر آفرید
1. صانعی کز آب و گل فیض کمال قدرتش
دلبران لالهرخسار سمنبر آفرید