امر خلافت، گر نیست دلخواه از فیض کاشانی غزل 1149
1. امر خلافت، گر نیست دلخواه
گردن نهادیم، الحکم لله
...
با خون دل نوشتم نزد امام از فیض کاشانی غزل 1150
1. با خون دل نوشتم نزد امام نامه
انّی رأیت دهرا من هجرک القیامه
...
وصال او ز عمر جاودان به از فیض کاشانی غزل 1151
1. وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
...
تو را میگویم ای جویای از فیض کاشانی غزل 1152
1. تو را میگویم ای جویای حق هی
ز جان بنده بشنو این نه از وی
...
پیرو شریعت باش ای دل ار از فیض کاشانی غزل 1153
1. پیرو شریعت باش ای دل ار مسلمانی
وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
...
طفیل نور امامند آدمی و از فیض کاشانی غزل 1154
1. طفیل نور امامند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
...
کتبت قصّة شوقی و مدمعی از فیض کاشانی غزل 1155
1. کتبت قصّة شوقی و مدمعی باکی
بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی
...
بسی شوق تو در دل هست و میدانم از فیض کاشانی غزل 1156
1. بسی شوق تو در دل هست و میدانم که میدانی
که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
...
سحر با باد میگفتم حدیث از فیض کاشانی غزل 1157
1. سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
...
گر از روش حافظ و قرآن به از فیض کاشانی غزل 1158
1. گر از روش حافظ و قرآن به در آئی
هر ره که روی باز پشیمان به در آئی
...
نامحرمان بسازید با جاهلی از فیض کاشانی غزل 1159
1. نامحرمان بسازید با جاهلی و پستی!
ای کوته آستینان تا کی دراز دستی
...
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی از فیض کاشانی غزل 1160
1. ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
شرح نعیم خلد ز وصلت روایتی
...