مولای من بیا که هواخواه از فیض کاشانی غزل 1137
1. مولای من بیا که هواخواه خدمتم
مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
...
1. مولای من بیا که هواخواه خدمتم
مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
...
1. حجاب چهره جان میشود غبار تنم
خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم
...
1. مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم
خاک کوی تو شوم از دو جهان برخیزم
...
1. اماما پای نه تا آنکه در پایت سراندازیم
نثار خاک راهت را دل و جان و زر اندازیم
...
1. ای لقایت آرزوی مؤمنان
وز برایت های و هوی مؤمنان
...
1. با ما یکی به آن لب مشکین خطاب کن
بگشای نافه را و جهان مستطاب کن
...
1. مهدی هادی چو بنشیند به جای خویشتن
زنده گرداند جهان را همچو جان کاید به تن
...
1. دانی که چیست دولت، روی امام دیدن
در کوی او گدائی، بر خسروی گزیدن
...
1. ز در درا و شبستان ما منور کن
هوای مجلس روحانیان معطر کن
...
1. به خاک پای امام و به حق نعمت او
که نیست در سر من جز هوای خدمت او
...
1. آرم ای مولای من یک قطره از دریای تو
گفته گویا حافظ این ابیات در سودای تو
...
1. ای پیک راستان خبر یار ما بگو
احوال گل به بلبل دستانسرا بگو
...