عشق گسترده است خوانی بهر خاصان از فیض کاشانی غزل 1
1. عشق گسترده است خوانی بهر خاصان خدا
میزند هر دم صلائی سارعوا نحواللقا
...
1. عشق گسترده است خوانی بهر خاصان خدا
میزند هر دم صلائی سارعوا نحواللقا
...
1. فیض نور خداست در دل ما
از دل ماست نور منزل ما
...
1. هشدار که هر ذره حسابست در اینجا
دیوان حسابست و کتابست در اینجا
...
1. هر دمم نیشی ز خویشی میرسد با آشنا
عمر شد در آشنائیها و خویشی ها هبا
...
1. علم رسمی از کجا عرفان کجا
دانش فکری کجا وجدان کجا
...
1. هشدار که دیوان حسابست در اینجا
با ماش خطابست و عتابست در اینجا
...
1. میتوان برداشت دل از خویش و شد از جان جدا
لیک مشکل میتوان شد از بر یاران جدا
...
1. زخود سری بدرآرم چه خوش بود بخدا
زپوست مغز برآرم چه خوش بود بخدا
...
1. زمهر اولیاء الله شانی کرده ام پیدا
برای خویش عیشی جاودانی کرده ام پیدا
...
1. از عمر بسی نماند ما را
در سر هوسی نماند ما را
...
1. از دل که برد آرام حسن بتان خدا را
ترسم دهد بغارت رندی صلاح ما را
...
1. وصف تو چه میکنم نگارا
آن وصف بود ثنا خدا را
...