9 اثر از پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.

پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی

1 مرا سال بگذشت برشست و پنج نه نیکو بود گر بیازم به گنج

2 مگر بهره بر گیرم از پند خویش بر اندیشم از مرگ فرزند خویش

3 مرا بود نوبت برفت آن جوان ز دردش منم چون تن بی‌روان

4 شتابم همی تا مگر یابمش چویابم به بیغاره بشتابمش

1 دگر روز خسرو بیاراست گاه به سر برنهاد آن کیانی کلاه

2 نهادند در گلشن سور خوان چنین گفت پس رومیان را بخوان

3 بیامد نیاطوس با رومیان نشستند با فیلسوفان بخوان

4 چو خسرو فرود آمد از تخت بار ابا جامهٔ روم گوهر نگار

1 چوآمد به بهرام زین آگهی که تازه شد آن فر شاهنشهی

2 همانگه ز لشکر یکی نامجوی نگه کرد با دانش و آب روی

3 کجا نام او بود دانا پناه که بهرام را او بدی نیک خواه

4 دبیر سرافراز را پیش خواند سخنهای بایسته چندی براند

1 وزان پس چو دانست کامد سپاه جهان شد ز گرد سواران سیاه

2 گزین کرد زان رومیان صدهزار همه نامدار ازدرکارزار

3 سلیح و درم خواست واسپان جنگ سرآمد برو روزگار درنگ

4 یکی دخترش بود مریم بنام خردمند و با سنگ و با رای وکام

1 چو چندی برآمد برین روزگار شب و روز آسایش آموزگار

2 چنان بد که در کوه چین آن زمان دد و دام بودی فزون از گمان

3 ددی بود مهتر ز اسپی بتن فروهشته چون مشک گیسو رسن

4 به تن زرد و گوش و دهانش سیاه ندیدی کس او را مگر گرمگاه

1 چوشب دامن تیره اندر کشید سپیده ز کوه سیه بر دمید

2 مقاتوره پوشید خفتان جنگ بیامد یکی تیغ توری به چنگ

3 چو بهرام بشنید بالای خواست یکی جوشن خسرو آرای خواست

4 گزیدند جایی که هرگز پلنگ بر آن شاخ بی‌آب ننهاد چنگ

1 چو بر زد ز دریا درفش سپید ستاره شد از تیرگی ناامید

2 تبیره زنان از دو پرده سرای برفتند با پیل و باکرنای

3 خروش آمد و نالهٔ گاودم هم از کوههٔ پیل رویینه خم

4 تو گفتی بجنبد همی دشت وراغ شده روی خورشید چون پر زاغ

1 ز لشکر بسی زینهاری شدند به نزدیک خاقان به زاری شدند

2 برادر بیامد به نزدیک اوی که ای نامور مهتر جنگ جوی

3 سپاه دلاور به ایران کشید بسی زینهاری بر ما رسید

4 ازین ننگ تا جاودان بر درت بخندد همی لشکر و کشورت

1 ازآن پس چو خاقان به پردخت دل ز خون شد همه کشور چین چوگل

2 چنین گفت یک روز کز مرد سست نیاید مگر کار نا تندرست

3 بدان نامداری که بهرام بود مرا زو همه رامش و کام بود

4 کنون من ز کسهای آن نامدار چرا بازماندم چنین سست و خوار

1 چویک ماه شد نامه پاسخ نوشت سخنهای با مغز و فرخ نوشت

2 سرنامه گفت آفرین مهان بران باد کو باد دارد جهان

3 بد و نیک بیند ز یزدان پاک وزو دارد اندر جهان بیم و باک

4 کند آفرین بر خداوند مهر کزین گونه بر پای دارد سپهر

آثار ابوالقاسم فردوسی

9 اثر از پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.