دل از من چشم شهلا دلبر از تو از فایز دوبیتی 97
1. دل از من چشم شهلا دلبر از تو
لب خشکیده از من کوثر از تو
1. دل از من چشم شهلا دلبر از تو
لب خشکیده از من کوثر از تو
1. دلا تا چند در آزارم از تو
گهی نالان، گهی بیمارم از تو
1. دو گیسو را به دوش انداختی تو
ز ملک دل دو لشکر ساختی تو
1. نسیم، امشب عجب دفع غمی تو
یقین دارم نه از این عالمی تو
1. نگفتم جا مده بر چهره گیسو
مسوزان اندر آتش بچه هندو
1. خوش لحان مرغکی وقت سحرگاه
مرا بیدار کرد از صوت دلخواه
1. نسیم آهسته آهسته سحرگاه
روان شو سوی یار از راه و بیراه
1. دلم از بس که دنبال تو گشته
دل خونگشته پامال تو گشته
1. غم و غصه تن و جانم گرفته
فراق یا دامانم گرفته
1. پریرویان به ما کردند نظاره
یکی چون ماه و باقی چون ستاره
1. به زیر زلف برق گوشواره
زدی بر خرمن عمرم شراره
1. ندانم ای غزالم از چه دشتی
در ایام جوانی خوش گذشتی