از حسن رای تست از فرخی سیستانی دیوان اشعار 13
1. از حسن رای تست که گیتی سرای تست
گیتی سرای تست ز کیماک تا خزر
1. از حسن رای تست که گیتی سرای تست
گیتی سرای تست ز کیماک تا خزر
1. نیکو مثلی زده ست شاها دستور
بز را چه به انجمن کشند و چه به سور
1. آشکوخد بر زمین هموار بر
همچنان چون بر زمین دشوارتر
1. بخت شماو عز شما هر دو بر فزون
وان مخالفان و بد اندیش در نهار
1. اندر میزد حاتم طایی تویی به جود
اندر نبرد رستم دستان روزگار
1. بهانه جوید بر حال خویش و همت خویش
کزان مزاج ذخیره ست و زین مزاج سپار
1. هوازی مرا گوید آن شکرین لب
که ای شاعر اندر سخن ژرف بنگر
1. من چون چنان بدیدم جستم زجای خواب
با هو به دست کرده بر اشتر شدم فراز
1. ای کرده مرا خنده خریش همه کس
مارا ز تو بس جانا مارا ز تو بس
1. میدانت حربگاهست خون عدوت آب
تیغ اسپر غم و شنه اسبان سماع خوش
1. بدانسان که هستی چنان می نمای
زن هرزه لاف و ختنبر مباش
1. مرا گریستن اندر غم تو آیین گشت
چنانکه هیچ نیاسایم از غریو و غرنگ