خواستم از لعل او دو بوسه از فرخی سیستانی قطعه 1
1. خواستم از لعل او دو بوسه و گفتم
تربیتی کن به آب لطف خسی را
...
1. خواستم از لعل او دو بوسه و گفتم
تربیتی کن به آب لطف خسی را
...
1. همه نعیم سمرقند سربهسر دیدم
نظاره کردم در باغ و راغ و وادی و دشت
...
1. به حق آنکه مرا هیچ کس به جای تو نیست
جفا مکن که مرا طاقت جفای تو نیست
...
1. سیاه چشما! مهر تو غمگسار منست
به روزگار خزان روی تو بهار منست
...
1. چه کنم دل که همه درد و غم من زدلست
دل که خواهد ببرد، گو ببر، از من بحلست
...
1. طرب کنم که مرا جای شادی و طربست
مرا بدین طرب، ای سیدی دوسه سببست
...
1. باز یارب چونم از هجران دوست
باز چون گم گشته ام جویان دوست
...
1. مرا گر چو من دوستداری نباید
مرا نیز همچون تویی کم نیاید
...
1. همی روی و من از رفتن تو ناخشنود
نگر به روی منا تا مرا کنی پدرود
...
1. نگار من چو ز من صلح دید و جنگ ندید
حدیث جنگ به یک سو نهاد و صلح گزید
...
1. بوسه ای از دوست ببردم به نرد
نرد برافشاند و دو رخ سرخ کرد
...