4 اثر از قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار فرخی سیستانی / دیوان اشعار فرخی سیستانی / قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار

قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی

1 چه کنم دل که همه درد و غم من زدلست دل که خواهد ببرد، گو ببر، از من بحلست

2 سال تا سال گرفتار دل مستحلم وای آن کس که گرفتار دل مستحلست

3 گاه در چاه زنخدان نگار ختنست گاه در حلقه زلفین نگار چگلست

4 نیست آگاه که چاه زنخ و حلقه زلف دلبر و دل شکن و دل شکر و دل گسلست

1 به حق آنکه مرا هیچ کس به جای تو نیست جفا مکن که مرا طاقت جفای تو نیست

2 جفا چه باید کردن بر آنکه در تن او روان شیرینتر از هوای تو نیست

3 بنفشه مویا! یک موی نیست بر تن من که همچو برده دل من، هوا نمای تو نیست

4 به جان تو وبه مهر تو وبه صحبت تو که دیده بر کنم ار دیده در رضای تو نیست

1 سیاه چشما! مهر تو غمگسار منست به روزگار خزان روی تو بهار منست

2 دلم شکار سیه چشمکان تست و رواست از آنکه دولب شیرین تو شکار منست

3 به مهر تو دل من وام دار صحبت تست لب تو باز به سه بوسه وامدار منست

4 جفا نمودن بی جرم کار تست مدام وفا نمودن و اندیشه تو کارمنست

1 خواستم از لعل او دو بوسه و گفتم تربیتی کن به آب لطف خسی را

2 گفت یکی بس بود و گر دو ستانی فتنه شود آزموده ایم بسی را

3 عمر دوباره ست بوسه ی من و هرگز عمر دوباره نداده اند کسی را

1 همه نعیم سمرقند سربه‌سر دیدم نظاره کردم در باغ و راغ و وادی و دشت

2 چو بود کیسه و جیب من از درم خالی دلم ز صحن امل فرش خرمی بنَوَشت

3 بسی ز اهل هنر بارها به هر شهری شنیده بودم کوثر یکی و جنت هشت

4 هزار جنت دیدم هزار کوثر بیش ولی چه سود که لب تشنه باز خواهم گشت

1 هندوی بد که ترا باشد و زان تو بود بهتر از ترکی کان تو نباشد، صد بار

2 هندوان شوخک و شیرینک و خوش با نمکند نیز بی مشغله باشند گه بوس و کنار

3 تا ترا ترکی سه بوسه دزدیده دهد هندویی را بتوان برد و بپرداخت ز کار

4 زلف هندو را بندی بود و تاب دویست جعد هندو را تابی بود و پیچ هزار

1 از بس شمار بوسه که دوش آن نگار کرد با روزگار کار من اندر شمار کرد

2 دیدم شمار و بوسه ندیدم همی به چشم بی می مرا از آنچه ندیدم خمار کرد

3 گفتم که بوسه دادی لختی نگار من گفتا بدین گرفته نخواهم نگار کرد

4 گفتا که لب چگونه برم پیش آنکه او صد ره به بوسه هر دو لب من فگار کرد

1 بر وعده مرا شکیب فرمایی تا کی کنم ای صنم شکیبایی

2 از بهر سه بوسه مستمندی را خواهی که سه سال صبر فرمایی

3 راز دل خویش با تو بگشادم باشدکه بر این مرا ببخشایی

4 بربرگ سمن به مشک بنبشتی تا راز مرا به خلق بنمایی

1 ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری

2 چون دوستان یکدل در پیش او نهادم بستد به دوستی دل ننمود دوستداری

3 گفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم بر طمع دلستانی ماندم به دلسپاری

4 گوید همی چه نالی یاری چو من نداری یاریست اینکه ندهد روزی به بوسه یاری

1 چو روی تو نبود لاله بهاری نه چو قد تو نبود سرو جویباری نه

2 ز دلبران نبودچون تو دلشکن یاری زعاشقان نبود چون منی به زاری نه

3 ترا زمن همه جز بندگی نمودن نیست مرا ز تو همه جزدرد و رنج وخواری نه

4 به بیست شهر چو من عاشق غریوان نیست به صد بهار چو تو لعبتی بهاری نه

آثار فرخی سیستانی

4 اثر از قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی شعر مورد نظر پیدا کنید.