4 اثر از قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار فرخی سیستانی / دیوان اشعار فرخی سیستانی / قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار

قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی

1 آزار داری ای یار زیرا که یک زمستان بگذشت و کس نیامدروزی زمانه زین در

2 روزی بدین درازی ما از تو جسته دوری کز تو خطایی آمد، وان از تو بودمنکر

3 ما با هزار دستان خو داشتیم آنجا بیداد کرد و بیشی زاغ سیه بدین در

4 تو تنگدل نگشتی بازاغ بد نکردی بنشستی و ببری خوش با چنان ستمگر

1 تا کی بوداین شوخی و تاکی بود این جنگ زین شوخی و زین جنگ نگردد دل من تنگ

2 صلحست مرابا تو و بامن نکنی صلح جنگست ترا با من و با تو نکنم جنگ

3 سنگست دلت مهر بر او تابان گه گه کز تافتن مهر گهر زاید در سنگ

4 فرسنگ به فرسنگ دوانم ز پی تو وزمن تو گریزانی فرسنگ به فرسنگ

1 ندهم دل به دست تو ندهم گربه تو دل دهم ز تو نرهم

2 کوی تو جایگاه فتنه شده ست بر سر کوی تو قدم ننهم

3 دوستان از فراق تو شکهند من همی از وصال تو شکهم

4 گرمن لابه ساز چرب سخن چه بسی لابه ها به دل ندهم

1 ای رفته من از رفتن تو باغم ودردم مردم زتو وزین قبل از شادی فردم

2 تا وصل ترا هجر تو ای ماه فرو خورد دردی نشناسم که به صد باره نخوردم

3 از چهره تو بتکده بوده ست مرا چشم امروز درین بتکده از آب به دردم

4 گویند کز آتش تبش و گرمی باشد پس چون که من از آتش غم بادم سردم

1 خدای داند بهتر که چیست در دل من ز بس جفای توای بیوفای عهدشکن

2 چو مهربانان در پیش من نهادی دل نبرد و برد دلم جز به مهربانی ظن

3 همی ندانست این دل که دل سپردن تو همیشه کار تو بوده ست زرق و حیله و فن

4 دل تو آمده بوده ست تا دلم ببرد ببردو رفت به کام و مراد باز وطن

1 نوبهارآمدو بشکفت بیکبار جهان بر سر افکندزمین هر چه گهر داشت نهان

2 تاز خواب خوش بگشاد گل سوری شم لاله سرخ ببندد همی از خنده دهان

3 پرنیانها و پرندست کشیده همه باغ عاشقان گاه بر این سایه دوان گاه بر آن

4 اندر آن هفته که بگذشت جهان پیر نمود وندر این هفته جوانست کران تابه کران

1 باغبان! زیر سرو بن منشین نه کجا سرو نیست نیست زمین

2 نه همه سایه زیر سرو بود زیر شاخ سمن شو و بنشین

3 باغ تو پر درخت سایه ورست از پی خویشتن یکی بگزین

4 گرد آن سرو نارسیده مگرد رنگ آن سرو نارسیده مبین

1 چو روی تو نبود لاله بهاری نه چو قد تو نبود سرو جویباری نه

2 ز دلبران نبودچون تو دلشکن یاری زعاشقان نبود چون منی به زاری نه

3 ترا زمن همه جز بندگی نمودن نیست مرا ز تو همه جزدرد و رنج وخواری نه

4 به بیست شهر چو من عاشق غریوان نیست به صد بهار چو تو لعبتی بهاری نه

1 ای دوستی نموده و پیوسته دشمنی درشرط مانبود که با من تو این کنی

2 دل پیش من نهادی و بفریفتی مرا آگه نبوده ام که همی دانه افکنی

3 پنداشتم همی که دل ازدوستی دهی بر تو گمان که برد که تودشمن منی

4 دل دادن تواز پی آن بود تا مرا اندر فریبی و دلم از جای برکنی

1 ای جهانی ز تو به آزادی بر من از تو چراست بیدادی

2 دل من دادی و نبود مرا از دل بیوفای تو شادی

3 دل دهان دل به دوستی دادند تومرا دل به دشمنی دادی

4 قصدکردی به دل ربودن من برهلاک دلم بر استادی

آثار فرخی سیستانی

4 اثر از قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید در دیوان اشعار فرخی سیستانی شعر مورد نظر پیدا کنید.