29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار فارسی امیرعلیشیر نوایی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار فارسی امیرعلیشیر نوایی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار فارسی امیرعلیشیر نوایی

1 هست در دیر آفتی هر دم به قصد جان مرا زنده بردن از سر کوی مغان نتوان مرا

2 خانه دل بود آبادان ز تقوی وه که ساخت عشوه های ساقی و سیل قدح ویران مرا

3 پرده زهدم چه سان پوشد که از آشوب می از گریبان هر دم افتد چاک تا دامان مرا

4 خرقه در هجر بتی شد رهن می بنگر که زد باده و عشق از لباس عافیت عریان مرا

1 ز روی بستر شاهی به بین گهی ما را به زیر پهلو خار و به زیر سر خارا

2 چو لب به عشوه گزی دست اگر نهم بر دل بگو چه چاره کنم جان ناشکیبا را؟

3 حدیث وصل ترا بر زبان اگر نآرم ز سر چگونه برون آرم این تمنا را

4 ز کوی او که روی ای ملک به سوی بهشت چرا ز دست دهی این چنین تماشا را؟

1 ز عشق هست به دل بار صد هزار مرا هنوز شکر بود صدهزار بار مرا

2 گرم بود می گلگون ز ساقی گلرخ به حور و کوثرت ای پارسا چه کار مرا؟

3 به بوسه ای که دهی و کشی منه منت چه منتم ز تو چون گشت انتظار مرا؟

4 به جرم عشق و می از شحنه ام ضمان طلبد به پیر میکده عشق گو سپار مرا

1 ای ز آتش می در گل روی تو اثرها در سینه ازان آتشم افتاده شررها

2 سنگ لب رودی ز قتیل تو رود خون باشد ز تموج به کنار آمده سرها

3 در خلعت گلگون قد رعنای تو سرو است کو نشو و نما یافته با خون جگرها

4 هر نخل تمنی که به عشق تو نشاندیم از سنگ ملامت همه آورده ثمرها

1 در جام جم بریز شراب مغانه را در وی نگر حقیقت این کار خانه را

2 ای پیر دیر اهل خرابات محرمند زین راز نکته گوی و رها کن بهانه را

3 بی اعتدالی ار کنم از شور این حدیث در حلق من بریز می بیخودانه را

4 کآن می زمان زمان برد از لوح خاطرم عیش زمانه را و جفای زمانه را

1 شبنم که هوا ریخت به گل‌ها و سمن‌ها شد آبله عارض اطفال چمن‌ها

2 گل‌های چمن گر نه شهیدان فراقند چون لاله چرا غرقه به خونند کفن‌ها؟

3 در تاب اگر نیست ازان جعد دل‌آویز در طره سنبل ز چه افتاده شکن‌ها

4 در فصل چنین باده و یاری به کف آور خوردن نتوان جام چو در میکده تنها

1 زهی به خار مژه صد هزار زار ترا اسیر دو گل عارض دو صد هزار ترا

2 مباد جور خزان از بهار زیبایی چنین که تازه شد گلشن عذار ترا

3 دلا ز ناله مکن دعوی شکیبایی چو دوست جلوه نماید چه اختیار ترا

4 دوا به کلبه خمار جام گلرنگ است گهی چو غنچه کند محنت خمار ترا

1 بعد عمری کافکند گردون به کوی او مرا سیل اشک شادمانی هی برد زان کو مرا

2 گاه چشم آید گران در کفه عشقم ز غم کوه فرهادش اگر یک سو نهی یک سو مرا

3 رو به راهت بس که سودم هردو خونین گشت و ریش وه که سویت آمدن را نیست راه رو مرا

4 بوی مشکین طره‌ات تا در دماغ من رسید گه کند بی‌حال و گه آرد به حال آن بو مرا

1 دل کز غمت آرام نباشد برم او را تا چند بکویت برم و آورم او را

2 زاغی که کند گاه جنون میل نشستن بر فرق بود طعمه ز زخم سرم او را

3 خواهم که گرانی برم از کوی تو گر چه از سایه گران تر نبود پیکرم او را

4 شد لیلی و مجنون ز میان چون نه پسندم در عشق من اینرا به صفا دلبرم او را

1 وه که در وقت گلم زان گل رخسار جدا گل جدا آتش من نیز کند خار جدا

2 از جدایی من و یار ابر ز تأثیر بهار من جدا گریه کنان ابر جدا یار جدا

3 چه فراق است که جانان چو جدا گشت ز من دل ز جان گشت جدا جان ز تن زار جدا

4 آن پری پیکر ازین خسته جدایی طلبد همچو جان کو شود از پیکر بیمار جدا

آثار امیرعلیشیر نوایی

29 اثر از غزلیات در دیوان اشعار فارسی امیرعلیشیر نوایی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار فارسی امیرعلیشیر نوایی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی