با پرتو جمالت برهان چه کار دارد؟ از عراقی غزل 60
1. با پرتو جمالت برهان چه کار دارد؟
با عشق زلف و خالت ایمان چه کار دارد؟
...
1. با پرتو جمالت برهان چه کار دارد؟
با عشق زلف و خالت ایمان چه کار دارد؟
...
1. با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟
با وصل کشتگانت هجران چه کار دارد؟
...
1. با درد خستگانت درمان چه کار دارد؟
با وصل کشتگانت هجران چه کار دارد؟
...
1. خرم تن آن کس که دل ریش ندارد
و اندیشهٔ یار ستماندیش ندارد
...
1. بیا، کاین دل سر هجران ندارد
بجز وصلت دگر درمان ندارد
...
1. دل، دولت خرمی ندارد
جان، راحت بیغمی ندارد
...
1. راحت سر مردمی ندارد
دولت دل همدمی ندارد
...
1. نگارا، بیتو برگ جان که دارد؟
دل شاد و لب خندان که دارد؟
...
1. نگارا، بی تو برگ جان که دارد؟
سر کفر و غم ایمان که دارد؟
...
1. تا کی کشم جفای تو؟ این نیز بگذرد
بسیار شد بلای تو، این نیز بگذرد
...
1. بیا بیا، که نسیم بهار میگذرد
بیا، که گل ز رخت شرمسار میگذرد
...
1. بیا، که عمر من خاکسار میگذرد
مدار منتظرم، روزگار میگذرد
...