ای مطرب درد، پرده بنواز از عراقی غزل 132
1. ای مطرب درد، پرده بنواز
هان! از سر درد در ده آواز
1. ای مطرب درد، پرده بنواز
هان! از سر درد در ده آواز
1. چون تو کردی حدیث عشق آغاز
پس چرا قصه شد دگرگون باز؟
1. از غم عشقت جگر خون است باز
خود بپرس از دل که او چون است باز؟
1. کار ما، بنگر، که خام افتاد باز
کار با پیک و پیام افتاد باز
1. بیجمال تو، ای جهان افروز
چشم عشاق، تیره بیند روز
1. ساقی، ز شکر خنده شراب طرب انگیز
در ده، که به جان آمدم از توبه و پرهیز
1. در بزم قلندران قلاش
بنشین و شراب نوش و خوش باش
1. تماشا میکند هر دم دلم در باغ رخسارش
به کام دل همی نوشد می لعل شکر بارش
1. بکشم به ناز روزی سر زلف مشک رنگش
ندهم ز دست این بار، اگر آورم به چنگش
1. نرسد به هر زبانی سخن دهان تنگش
نه به هر کسی نماید رخ خوب لاله رنگش
1. صلای عشق، که ساقی ز لعل خندانش
شراب و نقل فرو ریخته به مستانش
1. کردم گذری به میکده دوش
سبحه به کف و سجاده بر دوش