6 اثر از غزلیات سلطان باهو در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات سلطان باهو شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سلطان باهو / غزلیات سلطان باهو

غزلیات سلطان باهو

1 ز دنیا تو ترک گیر که راس العبادت ست آری عبادتست و لیکن عنایت ست

2 آنها که تَرک کرد ز اهل عِنایت اند آن مَردِ حق شناس که اهل قناعت است

3 عارف بگرد دُنیا ای جان کجا بگردد آنکس که ترک کرد از اهل سعادت است

4 دنیا درین جهان چو مردار منجلاب است هر کس گرفت باخود زهر این کفایت است

1 پیش جانان گر بمیرم تا سزاواری مراست زانکه شیوه دوستی جز دوستان مردن خطاست

2 یار را باید که خون ریزد به پیش دوستان تابزیر چشم بیند یار کین یار مراست

3 غیر هرگز نیست باهُو در جهان جمله که اوست این حقیقت راس را جز دوستان فهم کراست

1 صوفی بصدق دل نشوی تاصفا کجاست این راه باصفاست ولی جز جفا کجاست

2 مقصود از جفاست خلاصی ز ما و من جز ما و من خلاص شُدن راه صفا کجاست

3 گر دلق فقر را تو به پوشی چه میشود آن لایق تو سیرت درویشی را کجاست

4 وین پوشش تو دلق همه خودنمائی است جائیکه خود نمائی ست، فقر و فنا کجاست

1 یاران ز تو پرسم که مرا یار کجاست آن نگاری که دلم بردهمان یار کجاست

2 ای عزیزان شناسنده ره، بهر خدا از که پرسم سخن یار که آن یار کجاست

3 بیماری من بسر آمد، یاران مابگوئید جانم بلب آمد رخ دلدار کجا ست

4 ای ندانی که تو پُرسی ز من یار تو کیست پرسم آن یار هُو الله که مرا یار کجاست

1 مبتلا در عشق گشتم، صبر ما یاران کجاست سخت بیماریست در جان مرهم جانان کجاست

2 من ز سوز هجر او خون گریه کردم روز و شب طاقت دوری ندارم، شاه غمخواران کجاست

3 از برای دیدن رخ ماه وش دلدار خویش شوق در جانم بسی آن ماه مشتاقان کجاست

4 اشتیاق از حد گذشته جانب جانان ما وصل جانان کی شود آن گلشن شاهان کجاست

1 کفر اول را ندانی راه چیست کفر ثانی کی شناسی هان که چیست

2 کفر اول نزد اهل بالبصر گشت واضح هان سخن دروی که چیست

3 کفر ثانی گر بدانی بالیقین تا نه پرسی بار دیگر کفر چیست

4 کفر ثالث را ز حق جان مرا جز موحد کس نداند کُفر چیست

1 با دوست دلنواز سخن جز وصال چیست خسنش چو بی مثال، سمن زلف خال چیست

2 بی مثل خواند خود را از جمله بی نیاز تشبیه گفتن آنجا خام خیال چیست

3 دانی که دست وصل بدامن نمی رسد عقلت چو ناقص است سخن از کمال چیست

4 مقصود جمله عالم و محبوب عاشقان مذکورغیر وصف جلال و جمال چیست

1 یاران صد هزار ولی یار ما یکی ست غمخوار کس ندیدم دلدار ما یکی ست

2 من اُنس کس نگیرم، جز دوست آن حقیقی گر هم انیس بامن زان اُنس ما یکی ست

3 گر رشة ءِ گسته شود از هزار ستم از کس وفا ندیدم دلدار ما یکی ست

4 بس آزموده کردم با دلبران هر یک با کی ز کس ندارم، مشکل بما یکی ست

1 آشکار ست، عشق، پنهان نیست همچو ما در جهان رسوا نیست

2 آه ازین سوز بی قراریها درد دارم و لیک درمان نیست

3 کاشکی زین خیال باز رهم لیک آن هم عنان بدستم نیست

4 بردلم همچو لاله داغ بماند چون کنم نظر تو مجالم نیست

1 یاران ره عشق بجز جور و جفا نیست کس لایق این راه بجز اهل صفا نیست

2 گر راه صفا می طلبی راه جفا جو کین راه مصفا ست بجز اهل صفا نیست

3 ای مرد خدا گر طلبی راه خدا را این راه چنین ست که جز جور و جفا نیست

4 با صدق دل خود شنو وانگه قدم نه زیرا که ره عشق بجز صدق و صفا نیست

آثار سلطان باهو

6 اثر از غزلیات سلطان باهو در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات سلطان باهو شعر مورد نظر پیدا کنید.