20 اثر از قطعات ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار ملک‌الشعرا بهار / قطعات ملک‌الشعرا بهار

قطعات ملک‌الشعرا بهار

1 آن شمع دل‌افروز من از خانهٔ من رفت پروای گلم نیست که پروانهٔ من رفت

2 دارم‌ صدف‌آسا کف‌ خالی و لب خشک تا ازکفم آن گوهر یکدانهٔ من رفت

3 چون باغ خزان دیده ز پیرایه فتادم زبن شاخه پرگل که زگلخانهٔ من رفت

1 شعر دانی چیست‌، مرواربدی از دیای عقل شاعر آن‌ افسونگری کاین ‌طرفه‌ مروارید سفت

2 صنعت‌ و سجع‌ و قوافی‌ هست‌ نظم‌ و نیست شعر ای بسا ناظم که نظمش نیست الا حرف مفت

3 شعر آن باشد که خیزد از دل و جوشد ز لب باز در دل‌ها نشیند هرکجاگوشی شنفت

4 ای ‌بسا شاعرکه ‌او در عمرخود نظمی نساخت وی بسا ناظم که ‌او در عمر خود شعری نگفت

1 بدتر ز دورویی به جهان منقصتی نیست وز صدق نکوتر به دو عالم صفتی نیست

2 آن را که به نزدیک خدا منزلتی هست غم نیست گرش نزد شهان منزلتی نیست

3 رحم آر بر آن قوم که در پنجهٔ ظالم هر روز جز آزردنشان امنیتی نیست

4 چیزی که در او فایدتی هست بماند نابود شود آنچه در او فایدتی نیست

1 کردم عبور دی ز در شعبهٔ چهار دیدم که کامران بسردم نشسته است

2 درپشت میز با علم وطبل و عر و تیز بهر فنای تودهٔ مردم نشسته است

1 غداری و مکاری و زور از من دور است دولت همه غداری و مکاری و زور است

2 جهل‌است‌ و غرور است‌ در دولت‌ و زان در بیرون‌ شود آن‌ را که‌ نه‌ جهل و نه غرور است

1 گو، ز من باد سحرگه به صفاهانی زشت که کیی تو که به رخ بسته‌ای از حیله نقاب

2 غیرت از جنس تو برخیزد اگر برخیزد سنبل از شوره‌، می از سرکه و ماهی ز سراب

3 تیر در چشم تو چونان که به چشم تو مژه تیز بر ریش تو چونان که به‌ ریش تو گلاب

4 پنجه‌ات باد قلم تا که به‌ دست تو قلم در پیت باد بلا تا که به پیش تو کتاب

1 دربغ و درد که از کید فتنهٔ گردون بشد صبوری ازما چوشد صبوری ما

2 دریغ از آن دل آگاه و خاطر دانا که بردرند ز غم جامه صبوری ما

3 صبوری آن ملک شاعران طوس برفت به خانقاه غم آمد دل سروری ما

4 تنم بسوخت ز اندوه هجر و دوری او چگونه ساخت ندانم به هجر و دوری ما

1 فلان سفیه که بر فضل من نهاد انگشت به مجمع فضلا باز شد مراورا مشت

2 فضیحت ‌است که ‌تسخر زند به کهنه ‌شراب عصیر تازه که‌نابرده‌ زحمت چرخشت

3 خطاست کز پس چل سال شاعری شنوم ز بیست ساله ی ... نادرست حرف درشت

4 ز خدمت وطنی هیچ گونه دم نزنم که گوژ گشت ز اندوه حادثاتم پشت

1 ابری به خروش آمد چون قلزم مواج بر روی زمین بیخت هزاران ورق عاج

2 گویا فلک امروز بریزد به سر خلق پس ماندهٔ آن شیر برنج شب معراج

3 حلاج شدست ابر و زند برف چو پنبه لرزان من ازین حادثه چون خایهٔ حلاج

4 گویی که یکی سید، مندیل عوض کرد زان برف فراوان که نشسته به سرکاج

1 به باغ در، به مه دی خمیده خاربنی به پیشم آمدگفتم درین چه خاصیت است

2 نه تیر قامت او را ز غنچه پیکانست نه صدر حشمت او را ز برگ حاشیت است

3 بسان تیغی کان‌را نه قبضه و نه نیام بسان شعری کان را نه وزن و قافیت است

4 میان برف یکی خاربن تو گفتی راست میانهٔ دل پاک‌، ازکژی یکی نیت است

آثار ملک‌الشعرا بهار

20 اثر از قطعات ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی