10 اثر از کارنامهٔ زندان در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کارنامهٔ زندان در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.

کارنامهٔ زندان در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار

1 بهر آن شد بنای نمرهٔ یک که بگیرد مقام زجر و کتک

2 مجرمی کاو به کرده‌، خستو نیست چاره‌اش غیر زور بازو نیست

3 سارقی کاو نمی کند اقرار باید اقرار خواست با اصرار

4 جای اشکنجه و عذاب و کتک افکنندش شبی به نمرهٔ یک

1 دیرگاهی بر این وَتیره گذشت روز رخشان و شام تیره گذشت

2 گشت ناگاه شوی زن سفری گفت زن‌: بایدت مرا ببری

3 گفت‌مرد: ‌این‌سفرنه‌دلخواه است که رئیس اداره همراه است

4 هم به پاس اثاثهٔ خانه بایدت ماند، پُر مزن چانه

1 آه‌ از انسان که‌ چون‌ شود سوی پست هیچ چیزش نمی‌شود پابست

2 ور شود سوی اوج‌، شاه شود برتر از آفتاب و ماه شود

3 گه به عین‌الحیات گیرد جا گَه شود شوم‌تر ز مرگ فجا

4 نیکنامی عزیزتر چیزی است فرخ آن کو به نیکنامی زیست

1 باده و این همه ز باده بتر که برآورده دودمان از سر

2 یا ز پرکاری است و کم‌خواری یا ز پرخواری است وکم‌کاری

3 چون که عدل از میانه برخیزد عقل وخیروصلاح بگریزد

4 آن توان‌گر ز بس تن‌ آسانی خسته گردد کند هون‌رانی

1 دیده‌ام من ز بام آنجا را آن سیه‌چال عمرفرسا را

2 تنگ و تاریک و سهمناک و قعیر در و دیوارها سیاه چو قیر

3 کلبه‌ها بی‌دریچه و روزن تنگ و تاریک چون دل دشمن

4 روز و شب هم در آن سیاه‌مغاک آب پاشند تا شود نمناک

1 کرد دیوانه‌ای به چاه نگاه عکس خود را بدید در ته چاه

2 سنگی افتاده بد به راه اندر هشت آن سنگ را به‌چاه اندر

3 مردم شهر رنج‌ها بردند تا که آن سنگ را برآوردند

4 توپی آن سنگ اوفتاده به چاه عاقلان در تو می کنند نگاه

1 ای نبرده کسی به کنه تو راه تاری و دیو و اورمزد و اله

2 ای خدایی که در تو حیرانم کیستی‌؟ چیستی‌؟ نمی‌دانم

3 کرده‌ام من به هستیت اقرار گفته‌ام در تو بهترین اشعار

4 همچنین گاه گاه از ته دل کرده‌ام یادت ای شه عادل

1 مثل مردمان خطا نشود که دویی نیست کان سه‌تا نشود

2 با من این حبس گاه راکار است حبس این بنده سومین‌بار است

3 بارهای دگر بدون درنگ می گذشتم ز ره به محبس تنگ

4 چون رسیدم ز ره ولیک این بار برد فخرائیم به شعبهٔ چار

1 این جوان داشت خانمی مقبول بود خانم از این رویه ملول

2 چون که‌اعصاب زن دقیق‌تر است حس پنهانیش رقیق‌تر است

3 بیند از پیش چیزهایی را آفتی‌، رنجی‌، ابتلایی را

4 پیرو امن و حفظ آرامی است خصم‌بی‌نظمی و بی‌اندامی است

1 خفته بودم شبی به خانهٔ خویش همچو مرغی در آشیانهٔ خویش

2 دیدم آنجا به مشهدم گویی واندر آن پاک مرقدم گویی

3 می کنم خدمت اندر آن درگاه با خضوع و خشوع بی‌اکراه

4 چون که فارغ از آستانه شدم در رواق کشیکخانه شدم

آثار ملک‌الشعرا بهار

10 اثر از کارنامهٔ زندان در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر کارنامهٔ زندان در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.