چادر و رویبند از ملکالشعرا بهار منظومه 82
1. چادر و رویبند خوب نبود
زن چنان مستمند خوب نبود
...
1. چادر و رویبند خوب نبود
زن چنان مستمند خوب نبود
...
1. زنشناسم به روی همچو نگار
مالک ملک و درهم و دینار
...
1. نیز دانم زنی ثقیل وگران
در عزای حسین، جامهدران
...
1. راست خواهی زنان معمایند
پیچ در پیچ و لای بر لایند
...
1. بامدادان به ساحت گلزار
بنگر آن جلوهٔ گل پر بار
...
1. دو شعور است در نهاد بشر
آن غریزی و این به علم و خبر
...
1. بود روزی شهید بنشسته
درکتبخانه در به رخ بسته
...