در جستن جام جم ز از باباافضل کاشانی رباعی 169
1. در جستن جام جم ز کوته نظری
هر لحظه گمانی نه به تحقیق بری
...
1. در جستن جام جم ز کوته نظری
هر لحظه گمانی نه به تحقیق بری
...
1. گر تو به خود و حال خود در نگری
بر تن همه پوست همچو جامه بدری
...
1. یا رب ز قضا بر حذرم میداری
وز حادثه ها بی خبرم میداری
...
1. گیرم که سلیمان نبی را پسری
بر باد نشسته ای، جهان می سپری
...
1. با داده قناعت کن و با داد بزی
در بند تکلف مرو، آزاد بزی
...
1. از باد اگر سبق بری در تیزی
چون خاک اگر هزار رنگ آمیزی
...
1. از کبر مدار هیج در سر هوسی
کز کبر به جایی نرسیده است کسی
...
1. تا ره نبری به هیچ منزل نرسی
تا جان ندهی به هیچ حاصل نرسی
...
1. بی مرگ به عمر جاودانی نرسی
نامرده به عالم معانی نرسی
...
1. در راه طلب اگر تو نیکو باشی
فرماندهٔ این سرای نه توی باشی
...
1. ای دل، ز شراب جهل، مستی تا کی؟
وی نیست شونده، لاف هستی تا کی؟
...
1. ای تو به مجردی نرفته گامی
چهات زهرهٔ آن بود که جویی کامی
...