شنیدم که فردوسی از آذر بیگدلی دیوان اشعار 36
1. شنیدم که فردوسی نیکبخت
کشید از جهان چون بفردوس رخت
...
1. شنیدم که فردوسی نیکبخت
کشید از جهان چون بفردوس رخت
...
1. چو بیدار شد زاهد از خواب شاد
همان بیت گویند بودش بیاد
...
1. شنیدم یکی از بزرگان عصر
نشستی بزرگانه بر بام قصر
...
1. به گیلان کهن فحلی از راستان
فرو خواند بر گوشم این داستان:
...
1. شنیدم که نادر شه سنگدل
گذر کرد بر زاهدی تنگدل
...
1. بمن دوستی گفت از دوستان
که با من همی گشت در بوستان
...
1. چنین یاد دارم که در اصفهان
سپهدار گیتی خدیو جهان
...
1. شنیدم که طمقاج با داد و دین
چو شد دادگر در خراسان زمین
...
1. شنیدم شهی کز ستم عار داشت
وزیری خردمند هشیار داشت
...
1. شنیدم یکی از ملوک عجم
که فرمان روا بود در ملک جم
...
1. بخیلی شنیدم یکی روز، چاشت
بدستار خوان نان، عسل نیز داشت
...
1. شنیدم که: آزاده یی پاک زاد
که والا گهر بود وعالی نژاد
...