1 کشاورزی از روستای خجند یکی شیرده ماده گاوی نژند
2 در آورد در زیر خیش گران که کاود زمین را چو برزیگران
3 بنالید آن ماده گاو نزار که یا شیر از من طلب یا شیار؟!
1 کهن ابلهی، نقشکی تازه بست دو مصحف بیک جلد شیرازه بست!
2 یکی گفتش: ای سخره ی روزگار که بودت در این کار آموزگار؟!
3 دو شه در یکی کشور، آشفتگی است دو جان در یکی پیکر، این عقل کیست؟!
4 بپاسخ چنین گفت آن سست رای کز امنیت آمد تهی این سرای
1 شنیدم، مگر زاهدی زرق کوش دگر رند بیهوش پیمانه نوش
2 برفتند با هم رهی بیخلاف بخم ریختند آب انگور صاف
3 یکی سرکه میخواست، آن یک شراب ببین تا فلک زد چه نقشی بر آب؟!
4 خم سرکه شد باده یی نغز و خوش خم باده شد سرکه یی بس ترش
1 درختی کهن بود در بیشه یی ندیده بتن زخمی از تیشه یی
2 بلند و قوی پنجه، سخت و سطبر بدامانش آویخته دست ابر
3 فراتر ز نه آسمان پایه اش فرو خفته خورشید د رسایه اش
4 ز هر مرغ کاندر جهان نام داشت بهر برگی از شاخش آرام داشت
1 چو مأمون خلافت گرفت از امین قوی شد ز تیغ یمانش یمین
2 یکی گفتش از محرمان: ای امیر که روشن چو آیینه داری ضمیر
3 فلان بنده کز جود دادیش مال ز سوء ادب بایدش گوشمال
4 نباشد بشاه جهان این نهان که در بارگاه شهان جهان
1 شنیدم یکی شاه فیروزبخت ز لعل و ز فیروزه اش تاج و تخت
2 بسر چتر دولت بر افراخته هما بر سرش سایه انداخته
3 ز اسباب شاهی که آماده داشت جهان دیده دستوری آزاده داشت
4 بهم دوست دستور و سالار مرز همان ذره پرور، همین مهرورز
1 یکی روز رفتم بباغی ز کاخ که گل رخت بر بسته بودش ز شاخ
2 دلم سوخت بر بلبل تیره بخت که نالیدی از هجر گل بر درخت
3 ندیدی چو روی گل اندر میان پریدن همی خواستی ز آشیان
4 بآن بینوا گفتم: اینک هنوز نرفته است از رفتن گل دو روز
1 شنیدم یکی روز بر طرف دشت جوانی بدهقان پیری گذشت
2 که خوی ا رخ افشاندش آفتاب همی کشت نخل و همی داد آب
3 جوان را شگفت آمد از کار وی چنین گفت با پیر فرخنده پی
4 که: اکنون از پیری ای نیکبخت همی لرزدت تن چو برگ درخت
1 یکی روز شهزاده یی نوجوان شکار افگنان شد بصحرا روان
2 بناگه غزال فریبنده یی بفتراک شهزاده از پی سمند
3 بسرعت همی در نوردید راه در آن راه کافتاد دور از سپاه
4 بباغی چو فردوس راهش فتاد بدهقان پیری نگاهش فتاد
1 یکی چنگ زن مطرب نغمه ساز که نشناختش کس ز ناهید باز
2 بهشتی ز سرو و گل آراسته گل تازه و سرو نوخاسته
3 مه زهره آهنگ خورشید خد گل بلبل آواز شمشاد قد
4 به پیراهن حلقش از نغمه خاک دل هر کس از زخمه اش زخمناک