حکایات در دیوان اشعار آذر بیگدلی

60 اثر از حکایات در دیوان اشعار آذر بیگدلی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه آذر بیگدلی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 6 از این مجموعه هستید.

بر آستان توام، شب چو شد، فغانی از آذر بیگدلی غزل 29

1. بر آستان توام، شب چو شد، فغانی هست
که شب فغان سگی در هر آستانی هست
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

آمدی، دیر و، دلم کز دوریت از آذر بیگدلی غزل 30

1. آمدی، دیر و، دلم کز دوریت خون می‌گریست؛
زود رفتی و ندیدی، کز غمت چون می‌گریست؟!
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

این ترک تیغ بسته ی بازو گشاده از آذر بیگدلی غزل 31

1. این ترک تیغ بسته ی بازو گشاده کیست؟!
تاراج عمر می کند، این ترک زاده کیست؟!
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

کسی را چون به بیدادت شکی نیست از آذر بیگدلی غزل 32

1. کسی را چون به بیدادت شکی نیست
هزارت دوست بود اکنون، یکی نیست
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

دردی دارم که گفتنی نیست از آذر بیگدلی غزل 33

1. دردی دارم که گفتنی نیست
ور گفته شود شنفتنی نیست
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

غمت، که غیر منش با کس آشنایی از آذر بیگدلی غزل 34

1. غمت، که غیر منش با کس آشنایی نیست
تو گر جدا شوی، او را زمن جدایی نیست
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

سوخت دل، اما غبار کینه از از آذر بیگدلی غزل 35

1. سوخت دل، اما غبار کینه از کس برنداشت؛
حیرتی دارم ازین آتش که خاکستر نداشت!
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

زبان، غمی که بدل داشتم نهان از آذر بیگدلی غزل 36

1. زبان، غمی که بدل داشتم نهان نگذاشت
نهفته بود غمی در دلم، زبان نگذاشت!
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

دوشم بپرسش آمد و تا لب گشود از آذر بیگدلی غزل 37

1. دوشم بپرسش آمد و تا لب گشود رفت
دردا که دیر آمد و، افغان که زود رفت
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

ای که گفتی: ز در دوست درون از آذر بیگدلی غزل 38

1. ای که گفتی: ز در دوست درون نتوان رفت!
شوق چون خضر ره ما شده چون نتوان رفت؟!
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

حرف جورت، همه جا با همه کس از آذر بیگدلی غزل 39

1. حرف جورت، همه جا با همه کس خواهم گفت
این حدیثی است که تا هست نفس خواهم گفت!
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

بر آستانه اش امشب خوشم که از آذر بیگدلی غزل 40

1. بر آستانه اش امشب خوشم که جانان گفت
که دوش قصه ی محرومی تو دربان گفت
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه