جهانگردی از خیل از آذر بیگدلی دیوان اشعار 48
1. جهانگردی از خیل کارآگهان
سیاحت همیکرد گرد جهان
...
1. جهانگردی از خیل کارآگهان
سیاحت همیکرد گرد جهان
...
1. شنیدم عضد خسرو دیلمی
که هیچ از بزرگی نبودش کمی
...
1. در ایام قطب زمان بایزید
که بودش یقین از گمان بر مزید
...
1. شبی خوشتر از روز با دوستان
هوای گلم برد تا بوستان
...
1. شنیدم که بدخو زنی بد کنش
شبی کرد مر شوی را سرزنش
...
1. بفرمان حجاج شوریده بخت
که بودش زبان تلخ و گفتار سخت
...
1. شنیدم که مولای مردان علی
نبی را وصی و خدا را ولی
...
1. جوانی زنی دید بر رخ نقاب
گمان برد در زیر ابر آفتاب
...
1. شنیدم یکی شهر معمور بود
که ابلیس از مردمش دور بود
...
1. ازین پیش چندی ز شاه جهان
یکی سفله شد عامل اصفهان
...
1. هست مروی در احادیث حسن
از حسین بن علی، کان ممتحن
...