آثار عیوقی

صفحه 4 از 5
5 اثر از ورقه و گلشاه عیوقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ورقه و گلشاه عیوقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عیوقی / ورقه و گلشاه عیوقی

ورقه و گلشاه عیوقی

1 براند اسپ تازی به کردار باد بیامد میان مصاف ایستاد

2 همی گفت: امروز روز منست نترسم گرم دشمن آهر منست

3 ایا شه سواران بیایید هین بیایید و بخت آزمایید هین

4 چو من از پی کین ببستم کمر بدرم من آهن دلان را جگر

1 بگفت این و آمد ز پیشش برون ز دیده روان کرده دو جوی خون

2 بگفتار با خلق نگشاد لب بپوشید دستی سلیح و سلب

3 ز خشم عم و بهر ننگ و نبرد نشست از بر بارهٔ ره نورد

4 ز حی بنی شیبه بنهاد روی سوی شام از بهر آن مهرجوی

1 بگرد وی اندر سواری هزار خروشان به کردار موج بحار

2 همه تیغها از نیام آخته زحمیت همه جنگ را ساخته

3 ز دولت همه کامها یافته ز محنت همه روی برتافته

4 بدین سان سوی کینه دادند روی به تن کان آهن به دل سنگ و روی

1 چو در بند او شد درخشنده ماه نهاد از طرب روی سوی سپاه

2 سپاه بنی ضبه گشتند شاد همه حمله کردند چون تند باد

3 گرفتند مر هر دو را در میان شدند از طرب شادمان و دنان

4 چو ورقه چنان دید غم خواره شد چو سر گشته ای زار و بیچاره شد

1 ایا نزهت و راحت جان من دل و دیده و جان و جانان من

2 تو درمان جانی و درد دلی کجا رفتی ای درد و درمان من

3 گسستندم از تو، نکردند رحم برین خسته دو چشم گریان من

4 ز درد دلم گشت رخساره زرد ز غم گوژ شد سرو بستان من

1 مرو را جهازی نکو ساختند خزینه ز گوهر بپرداختند

2 از آن گوهرانش یکی راندید نه دید و نه نام یکی را شنید

3 که گوهر به نزدیک او سنگ بود ره خرمی بر دلش تنگ بود

4 خدمند گلشاه فرخنده را یکی بنده بد،‌ خواند آن بنده را

1 ایا پر هنر راد و دانا طبیب یکی چاره کن بر فراق حبیب

2 که از هجر آن سرو سیمین صنم گدازنده ام هم چو زرین قضیب

3 نصیب بتم خوبی و چابکیست چرا مرمرا محنت آمد نصیب؟

4 کرا عشق و هجران بهم یار گشت شود جانش با مرگ بی شک قریب

1 بگفت این و درماند در غم اسیر ستد خاتم و در فگندش به شیر

2 به کدبانوش برد با بیم و درد ستد شیر گلشاه، لختی بخورد

3 پدید آمد انگشتری اندروی چو دید آن بت دلبر مهر جوی

4 همه مغزش از مهر پرجوش گشت بیفتاد بر جای و بی هوش گشت

1 کزین پس ایا دل به دنیا مناز که عزش عذابست و نازش نیاز

2 دو سرو سهی را بهٔک بوستان بپرورد در شادکامی و ناز

3 ابی آن که ز آن هر دو آمد گناه ز یک دیگرانشان جدا کرد باز

4 ایا ورقه دوری تو از یار خویش شدم بی تو کوتاه عمری دراز

1 دریغا که بد مهر گردان جهان ندارد وفا با کسی جاودان

2 نباید همی بست دل را در اوی که بس نابکارست و بس زشت روی

3 بسا مهر پیوسته و بسته دل که او کرد بی کام دل زیر گل

4 بس امّیدها را که در دل شکست بسی بندها کو گشاد و ببست

آثار عیوقی

5 اثر از ورقه و گلشاه عیوقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ورقه و گلشاه عیوقی شعر مورد نظر پیدا کنید.