آثار عیوقی

صفحه 1 از 5
5 اثر از ورقه و گلشاه عیوقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ورقه و گلشاه عیوقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عیوقی / ورقه و گلشاه عیوقی

ورقه و گلشاه عیوقی

1 کجا رفتی ای دل گسل یار من مگر سیر گشتی ز دیدار من

2 نجستم بتا هرگز آزار تو چرا جستی ای دوست آزار من

3 چگونست بی من بتا کار تو که با جان رسید از عنا کار من

4 ز من زارتر گردی اندر فراق اگر بشنوی نالهٔ زار من

1 ربودند گلشاه دل خسته را مر آن دل گسل سرو نورسته را

2 چو کردند از هر سویی جست و جوی سوی خانهٔ ورقه دادند روی

3 بجستنش کردند دیری درنگ بدان تا مگر آورندش بچنگ

4 چو بسیار جستند کم یافتند برفتن همه روی برتافتند

1 همی گفت چونین و چون تفته برق همی راند و در خون دل گشته غرق

2 چو یک نیمه از راه بگذاشتند دلیران همه نعره برداشتند

3 ربیع ابن عدنان شد آگه ز کار کی آمد سپاه از پی کارزار

4 بسیجید و گرد آوریدش سپاه سپاهی بکردار ابر سیاه

1 سخن بهتر از نعمت و خواسته سخن بهتر از گنج آراسته

2 سخن مر سخنگوی را مایه بس سخن بر تن مرد پیرایه بس

3 ز دانا سخن بشنو و گوش کن که نامد گهر ز آسمان جز سخن

4 سخن مرد را سر به گردون کشد سخن کوه را سوی هامون کشد

1 بگفت ای چراغ دل و جان من بت گل رخ و جان و جانان من

2 به هجر اندرون کرد نتوان درنگ شود نرم از عشق پولاد و سنگ

3 نگارم شد و شد ز هجرش مرا هم از دل نشاط و هم از روی رنگ

4 کنون کم قضا سوی اوره نمود نگیرم دگر در صبوری درنگ

1 چو از شعر فارغ شد آمد بپای بغرید چون رعد نالان ز جای

2 بنزد پدر رفت گفت ای پدر پسر رفت و عمر پسر شد بسر

3 مراین رد را چاره کن، زودباش! وگرنه شدم من، تو بدرود باش!

4 پدر گفت ای نازش جان باب نگر سر نتابی ز فرمان باب

1 همی گفت شاه سواران منم سرور دل نامداران منم

2 گه جنگ ثعبان پر دل منم گه صلح خورشید رخشان منم

3 گه بزم مهتاب مجلس منم گه رزم سالار میدان منم

4 گه دوستی ابر رحمت منم گه دشمنی شیر غران منم

1 کنون بشنو ای خال ِ آزاد مرد که گلشاه دلخواه با او چه کرد

2 ربیع ابن عدنان چو از پیش اوی سوی کینهٔ ورقه آورد روی

3 بپوشید گلشاه دست سلیح ببر در حسام و به کف در رمیح

4 یکی خز کوفی به سر در ببست بجست از بر بارگی برنشست

1 دریغ ای پدر دیدهٔ شیر مرد کی رفتی ز دنیا پر از داغ و درد

2 چنین است کار سرای سپنج چنین بود خواهد جهان گرد گرد

3 شدی کشته ناگه به دست سگی که او را نه زن خواند شاید نه مرد

4 از و کین تو باز خواهم چنانک کی گرید برو گنبد لاژورد

1 چو شد یار با بارهٔ گام زن براند اسب گرم آن دلارام زن

2 همی راند تا سوی لشکر رسید ز گرد دو لشکر هوا تیره دید

3 دو عاشق بر آن سان چو دو کوه روی گرازان و روی آوریده بروی

4 دل هر دو از مهر پرداخته همین و همان جنگ را ساخته

آثار عیوقی

5 اثر از ورقه و گلشاه عیوقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ورقه و گلشاه عیوقی شعر مورد نظر پیدا کنید.