آثار عیوقی

صفحه 1 از 5
5 اثر از ورقه و گلشاه عیوقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ورقه و گلشاه عیوقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عیوقی / ورقه و گلشاه عیوقی

ورقه و گلشاه عیوقی

1 به نام خداوند بالا و پست که از هستی اش هست شد هر چه هست

2 فروزندهٔ شمسهٔ خاوری برآرندهٔ طاق نیلوفری

3 معطر کن باد عنبر نسیم نظام آور کار در یتیم

4 نه پیکر، نگارندهٔ پیکران نه اختر، بر آرندهٔ اختران

1 دل پادشاهان شه خسروان که رایش بلندست و بختش جوان

2 بزرگی کی سازد همی رای اوی برافراز هفتم فلک پای اوی

3 همیشه چنین دولتش یار باد خدای جهانش نگه دار باد

4 گل دولتش سال و مه تازه باد بزرگی و قدرش بی اندازه باد

1 سخن بهتر از نعمت و خواسته سخن بهتر از گنج آراسته

2 سخن مر سخنگوی را مایه بس سخن بر تن مرد پیرایه بس

3 ز دانا سخن بشنو و گوش کن که نامد گهر ز آسمان جز سخن

4 سخن مرد را سر به گردون کشد سخن کوه را سوی هامون کشد

1 ربودند گلشاه دل خسته را مر آن دل گسل سرو نورسته را

2 چو کردند از هر سویی جست و جوی سوی خانهٔ ورقه دادند روی

3 بجستنش کردند دیری درنگ بدان تا مگر آورندش بچنگ

4 چو بسیار جستند کم یافتند برفتن همه روی برتافتند

1 ایا ماه گل چهر دل خواه من دراز از تو شد عمر کوتاه من

2 اگر وصل من در خور آید ترا نهد بخت بر مشتری گاه من

3 منم شاه گردن کشان جهان تو شاه ظریفانی و ماه من

4 گرم در چه غم نخواهی فگند چرا کندی اندر زنخ چاه من

1 چنین گفت آنگه به فرمانبران بیارید هین بدره های گران

2 بیارید پیشم کنون تاج زر دو صد تخت دیبا و عقد گهر

3 همه هرچ گفت آوریدند پیش نهاد آن همه پیش دل خواه خویش

4 بگفت این فدای یکی موی تست دل و جان من بندهٔ روی تست

1 کجا رفتی ای دل گسل یار من مگر سیر گشتی ز دیدار من

2 نجستم بتا هرگز آزار تو چرا جستی ای دوست آزار من

3 چگونست بی من بتا کار تو که با جان رسید از عنا کار من

4 ز من زارتر گردی اندر فراق اگر بشنوی نالهٔ زار من

1 چو از شعر فارغ شد آمد بپای بغرید چون رعد نالان ز جای

2 بنزد پدر رفت گفت ای پدر پسر رفت و عمر پسر شد بسر

3 مراین رد را چاره کن، زودباش! وگرنه شدم من، تو بدرود باش!

4 پدر گفت ای نازش جان باب نگر سر نتابی ز فرمان باب

1 بگفت ای چراغ دل و جان من بت گل رخ و جان و جانان من

2 به هجر اندرون کرد نتوان درنگ شود نرم از عشق پولاد و سنگ

3 نگارم شد و شد ز هجرش مرا هم از دل نشاط و هم از روی رنگ

4 کنون کم قضا سوی اوره نمود نگیرم دگر در صبوری درنگ

1 همی گفت چونین و چون تفته برق همی راند و در خون دل گشته غرق

2 چو یک نیمه از راه بگذاشتند دلیران همه نعره برداشتند

3 ربیع ابن عدنان شد آگه ز کار کی آمد سپاه از پی کارزار

4 بسیجید و گرد آوریدش سپاه سپاهی بکردار ابر سیاه

آثار عیوقی

5 اثر از ورقه و گلشاه عیوقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ورقه و گلشاه عیوقی شعر مورد نظر پیدا کنید.