8 اثر از خسرونامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خسرونامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / خسرونامه عطار نیشابوری

خسرونامه عطار نیشابوری

1 نشسته شاه رومی همچو جمشید بسر برافسری روشن چو خورشید

2 بزرگان و وزیران معظّم همه بر پای مانده دست برهم

3 ز یک سو نو خطان استاده بر راه ز یکسو امردان باروی چون ماه

4 ببردر، امردان دیبای زربفت سر هریک ز تاب باده پر تفت

1 درآمداِکدشی دوشیزه ناگاه پریشان کرده مشک تازه بر ماه

2 نگاری دستیارش شوخ دیده خط سرسبزش از گل بر دمیده

3 خطی آورده بر لعل شکرخای گل گرد رخش را خار در پای

4 بُت گلرنگ راه خارکش زد بنوک خارراهی سخت خوش زد

1 می جان پرورم ده در صبوحی لان الرّاح ریحانی و روحی

2 یک امشب از قدح می نوش تا لب که فردا را امیدی نیست تا شب

3 چو بادی دی شد و فردا نیامد غم ما را سری پیدا نیامد

4 بهاریخوش بخور با صبح خیزان که عمرت پیش دارد برگ ریزان

1 یکی پیری که او در پشت خم داشت رگ و پی جمله بیرون شکم داشت

2 بسان دختری در پیش مادر شده چون مصلحان در زیر چادر

3 چو مادر دست در خنیاگری برد ازان دختر بناخن دختری برد

4 بسر ناخن ز زیر نیم چادر ده و دو پرده ظاهرکرد بر در

1 یکی صورت درآمد ماه پیکر نهاده همچو گردون پای بر سر

2 رخی مانند ماه آسمان داشت ولیک از پنج ماه نوفغان داشت

3 تپانچه بر رخ چون ماه میخورد چنان کز درد آن فریاد میکرد

4 چنان میتافت رویش از برون دست که از چستی بچنبر می برون جست

1 یکی طاوس فر بگرفته ماری چه ماری همچو کار افتاده زاری

2 تهی و قعر جان را دُر همی داد نی و خوشی چو شکّر پُر همی داد

3 نفس زد گرچه شخصش بی روان بود بسی نالید امّا بی زبان بود

4 بپاسخ بود بانگش بیست دربیست نبودش جان ولی از باد میزیست

1 بتی خوشبوی همچون مشک بویا زبان در بستهیی را کرده گویا

2 شکسته بستهیی دو دست بر سر بیکسو فربه و یک سوی لاغر

3 رگش از نیش، آوازی نکوداشت برگ در استخوان گیسوی او داشت

4 چو از زخمه رگش زاری گرفتی چو زخمه دل نگونساری گرفتی

1 الا ای روشنایی بخش بینش تویی گنج طلسم آفرینش

2 تویی گنج وجهان پرگوهر از تست سپهری و فلک پراختر از تست

3 ز گنج عشق گوهر بر جهان ریز شراب معرفت در حلق جان ریز

4 جهانی خلق را یکرنگ گردان جهان بر کور چشمان تنگ گردان

1 چنین گفت آنکه استاد جهان بود که در باب سخن صاحبقران بود

2 که چو شش ماه خسرو بود با گل بهردم عشرتش نوبود با گل

3 گهی با گل می گلفام خوردی گهی صد بوسه از گل وام کردی

4 گهی آن وام گل را بازدادی گهی گل را بهای ناز دادی

1 الا ای کبک کهسار معانی چو آتش خورده آب زندگانی

2 بمانده در کنار خضر و الیاس شده مشغول دُر سفتن بالماس

3 ترا چون چشمهٔ خضرست بر در چه ماندی در عجایب چون سکندر

4 ز تاریکی، بسوی چشمه شو باز ز چشمه، گوهر روشن برانداز

آثار عطار نیشابوری

8 اثر از خسرونامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خسرونامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.