8 اثر از باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد در مختارنامه

باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد در مختارنامه عطار نیشابوری

1 گفتم: جانا هیچ کسی جانان یافت یا در همه عمر آن چه همی جست آن یافت

2 گفت: از پس صدهزار قرن ای عاقل بس زود بود هنوز گر بتوان یافت

1 ای دل به امید هم نفس چند روی تو هیچ نیی درین هوس چند روی

2 او خورشیدست از آسمان میتابد تو سایهٔ بر زمین سپس چند روی

1 چون وصل نیامد به کسی اولیتر بی همنفسی هر نفسی اولیتر

2 چون نیست به وصل او رسیدن ممکن در هجر گریختن بسی اولیتر

1 این گنبد خاکستری پر اخگر گه در خونم کشید و گه خاکستر

2 از غصهٔ آن کزو نمییافت خبر از سر میشد به پای و از پای به سر

1 ای بس که ز شوق چرخ دوّار بگشت سرگشته شب و روز چو پرگار بگشت

2 آن گشتن او چه سود چون پیوسته بر یک جایست اگرچه بسیار بگشت

1 هم عقل طلسم جسم و جان باز نیافت هم گنج زمین و آسمان باز نیافت

2 خورشید هزار قرن بر پهلو گشت یک ذرّه سراپای جهان باز نیافت

1 جانا رخ چون تویی به حس نتوان دید زر چون بینم به حس که مس نتوان دید

2 وصل تو به دو دست تهی نتوان یافت روی تو به دو چشم نجس نتوان دید

1 چون باد همی نیاید از سوی تو بر کی چشم افتد به پرتو روی تو بر

2 چون مینرسد دست به یک موی تو بر آن به که دهم جان به سر کوی تو بر

1 جان نتواند هیچ سزاوار تو گشت دل نتواند محرم دیدار تو گشت

2 ای بر شده بس بلند! کس نتواند در گرد سراپردهٔ اسرار تو گشت

1 آواز به عشق در جهان خواهم داد پس شرحِ رُخِ تو بیزبان خواهم داد

2 چون زَهره ندارم که به روی تو رسم بر پای تو سر نهاده جان خواهم داد

آثار عطار نیشابوری

8 اثر از باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.