ای گم شده دیوانه از عطار نیشابوری مختارنامه 49
1. ای گم شده دیوانه وعاقل، در تو
سر رشتهٔ ذرّه ذرّه حاصل،در تو
1. ای گم شده دیوانه وعاقل، در تو
سر رشتهٔ ذرّه ذرّه حاصل،در تو
1. هم عقل ز کُنْه تو نشان میجوید
هم فهم ترا گرد جهان میجوید
1. چون نیست کسی در دو جهان دمسازت
کس نتواند شناخت هرگز رازت
1. چون حاضر غایبی فغان بر چه نهم
چون از تو نشان نیست نشان بر چه نهم
1. ای خلق دو کون ذکر گویندهٔ تو
ای جملهٔ کاینات پویندهٔ تو
1. ای آن که چنانکه مصلحت میدانی
کارکِهْ و مِهْ به مصلحت میرانی
1. چون ذُلِّ من از من است و چون عزّ از تو
عزْ چون طلبد این دل عاجز از تو
1. گه تحفه به نالهٔ سحرگاه دهی
گه تشریفم برای یک آه دهی
1. در ملک دو کون پادشاهی میکن
جان و دل ما وقف الهی میکن
1. ای در دلِ من نشسته جانی یا نه
از پیدایی چنین نهانی یا نه
1. ملکِ غم تو هر دو جهان بیش ارزد
دردِ تو شفاء جاودان بیش ارزد
1. جانا دایم میان جان بودی تو
بر خلق نه پیدا نه نهان بودی تو