10 اثر از عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / منطق‌الطیر عطار نیشابوری / عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر

عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری

1 شیخ غوری، آن به کلی گشته کل رفت با دیوانگان در زیر پل

2 از قضا می‌رفت سنجر با شکوه گفت زیر پل چه قومند این گروه

3 شیخ گفتش بی سر و بی پا همه از دو بیرون نیست جان ما همه

4 گر تو ما را دوست داری بر دوام زود از دنیا برآریمت مدام

1 نیم شب دیوانه‌ای خوش می‌گریست گفت این عالم بگویم من که چیست

2 حقه‌ای سر برنهاده، ما درو می‌پزیم از جهل خود سودا درو

3 چون سراین حقه برگیرد اجل هر که پر دارد بپرد تا ازل

4 وانک او بی پر بود، در صد بلا در میان حقه ماند مبتلا

1 احمد حنبل امام عصر بود شرح فضل او برون از حصر بود

2 چون ز فکر و علم خالی آمدی زود پیش بشر حافی آمدی

3 گر کسی در پیش بشرش یافتی در ملامت کردنش بشتافتی

4 گفت آخر تو امام عالمی از تو داناتر نخیزد آدمی

1 هندوان را پادشاهی بود پیر شد مگر در لشگر محمود اسیر

2 چون بر محمود بردندش سپاه شد مسلمان عاقبت آن پادشاه

3 هم نشان آشنایی یافت او وز دو عالم هم جدایی یافت او

4 بعد از آن در خیمهٔ تنها نشست دل ازو برخاست ، در سودا نشست

1 غازیی از کافری بس سرفراز خواست مهلت تا که بگزارد نماز

2 چون بشد غازی نماز خویش کرد بازآمد جنگ هر دم بیش کرد

3 بود کافر را نمازی زان خویش مهل خواست او نیز بیرون شد ز پیش

4 گوشه‌ای بگزید کافر پاک‌تر پس نهاد او سوی بت بر خاک سر

1 ده برادر قحطشان کرده نفور پیش یوسف آمدند از راه دور

2 از سر بی‌چارگی گفتند حال چاره‌ای می‌خواستند از تنگ حال

3 روی یوسف بود در برقع نهان پیش یوسف بود طاسی آن زمان

4 دست زد بر طاس یوسف آشکار طاسش اندر ناله آمد زار زار

1 در خراسان بود دولت بر مزید زانک پیدا شد خراسان را عمید

2 صد غلامش بود ترک ماه روی سرو قامت، سیم ساعد، مشک بوی

3 هر یکی در گوش دری شب‌فروز شب شده در عکس آن در همچو روز

4 با کلاه شفشه و با طوق زر سر به سر سیمن برو زرین سپر

1 گفت آن دیوانهٔ تن برهنه در میاه راه می‌شد گرسنه

2 بود بارانی و سرمایی شگرف تر شد آن سرگشته از باران و برف

3 نه نهفتی بودش و نه خانه‌ای عاقبت می‌رفت تا ویرانه‌ای

4 چون نهاد از راه در ویرانه گام بر سرش آمد همی خشتی ز بام

1 بود در کاریز بی‌سرمایه‌ای عاریت بستد خر از همسایه‌ای

2 رفت سوی آسیا و خوش بخفت چون بخفت آن مرد حالی خر برفت

3 گرگ آن خر را بدرید و بخورد روز دیگر بود تاوان خواست مرد

4 هر دو تن می‌آمدند از ره دوان تا بنزد میر کاریز آن زمان

1 خاست اندر مصر قحطی ناگهان خلق می‌مردند و می‌گفتند نان

2 جملهٔ ره خلق بر هم مرده بود نیم زنده مرده را می‌خورده بود

3 از قضا دیوانه چون آن بدیدای خلق می‌مردند و نامد نان پدید

4 گفت ای دارندهٔ دنیا و دین چون نداری رزق کمترآفرین

آثار عطار نیشابوری

10 اثر از عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.