10 اثر از عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / منطق‌الطیر عطار نیشابوری / عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر

عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری

1 گفت چون محمود شاه خسروان رفت از غزنین به حرب هندوان

2 هندوان را لشگری انبوه دید دل از آن انبوه پر اندوه دید

3 نذر کرد آن روز شاه دادگر گفت اگر یابم برین لشگر ظفر

4 هر غنیمت کافتدم این جایگاه جمله برسانم به درویشان راه

1 گفت شیخ مهنه را آن پیرزن دلخوشی را هین دعایی ده به من

2 می‌کشیدم بی‌مرادی پیش ازین می‌نیارم تاب اکنون بیش ازین

3 گر دعای خوش دلی آموزیم بی‌شک آن وردی بود هر روزیم

4 شیخ گفتش مدتی شد روزگار تا گرفتم من پس زانو حصار

1 خاست اندر مصر قحطی ناگهان خلق می‌مردند و می‌گفتند نان

2 جملهٔ ره خلق بر هم مرده بود نیم زنده مرده را می‌خورده بود

3 از قضا دیوانه چون آن بدیدای خلق می‌مردند و نامد نان پدید

4 گفت ای دارندهٔ دنیا و دین چون نداری رزق کمترآفرین

1 در خراسان بود دولت بر مزید زانک پیدا شد خراسان را عمید

2 صد غلامش بود ترک ماه روی سرو قامت، سیم ساعد، مشک بوی

3 هر یکی در گوش دری شب‌فروز شب شده در عکس آن در همچو روز

4 با کلاه شفشه و با طوق زر سر به سر سیمن برو زرین سپر

1 عابدی بودست در وقت کلیم در عبادت بود روز و شب مقیم

2 ذرهٔ ذوق و گشایش می‌نیافت ز آفتاب سینه تابش می‌نیافت

3 داشت ریشی بس نکو آن نیک مرد گاه گاهی ریش خود را شانه کرد

4 مرد عابد دید موسی را ز دور پیش او شد کای سپه سالار طور

1 صوفیی چون جامه شستی گاه گاه میغ کردی جملهٔ عالم سیاه

2 جامه چون پر شوخ شد یک بارگی گرچه بود از میغ صد غم خوارگی

3 از پی اشنان سوی بقال شد میغ پیدا آمد و آن حال شد

4 مرد گفت ای میغ چون گشتی پدید رو که مویزم همی باید خرید

1 شیخ خرقانی که عرش ایوانش بود روزگاری شوق بادنجانش بود

2 مادرش از خشم شیخ آورد شور تا بدادش نیم بادنجان به زور

3 چون بخورد آن نیم بادنجان که بود سر ز فرزندش جدا کردند زود

4 چون درآمد شب، سر آن پاک‌زاد مدبری در آستان او نهاد

1 ده برادر قحطشان کرده نفور پیش یوسف آمدند از راه دور

2 از سر بی‌چارگی گفتند حال چاره‌ای می‌خواستند از تنگ حال

3 روی یوسف بود در برقع نهان پیش یوسف بود طاسی آن زمان

4 دست زد بر طاس یوسف آشکار طاسش اندر ناله آمد زار زار

1 هست ققنس طرفه مرغی دلستان موضع این مرغ در هندوستان

2 سخت منقاری عجب دارد دراز همچونی در وی بسی سوراخ باز

3 قرب صد سوراخ در منقاراوست نیست جفتش، طاق بودن کار اوست

4 هست در هر ثقبه آوازی دگر زیر هر آواز او رازی دگر

1 بود در کاریز بی‌سرمایه‌ای عاریت بستد خر از همسایه‌ای

2 رفت سوی آسیا و خوش بخفت چون بخفت آن مرد حالی خر برفت

3 گرگ آن خر را بدرید و بخورد روز دیگر بود تاوان خواست مرد

4 هر دو تن می‌آمدند از ره دوان تا بنزد میر کاریز آن زمان

آثار عطار نیشابوری

10 اثر از عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر عذر آوردن مرغان در منطق‌الطیر عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.