رباعیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی

1 من عاشق و رند و لاابالی شده ام دیوانه عشق لایزالی شده ام

2 مشتاق وصالم و وصال تو خیال از غایت شوق من خیالی شده ام

1 در بادیه عشق تو سرگردانم بی رهبر و زاد و بی سروسامانم

2 از دست غم فراق ما را برهان در بزم وصال خویشتن بنشانم

1 ما مست مدام کوی آن خماریم عالم همگی شراب و ما می خواریم

2 هر لحظه جهان بجرعه نوشیدیم مست ابدیم و از ازل خماریم

1 ما چون ز ازل مست و خراب آمده ایم با ساغر و جام و باشراب آمده ایم

2 تقوی مطلب زما چواز حکم ازل با شاهد و باده و رباب آمده ایم

1 ما بنده عشق و از خرد آزادیم با درد و غم عشق تو بس دلشادیم

2 چون حاصل عمر ما بجز عشق تو نیست گوئی مگر از برای عشقت زادیم

1 در عشق تو بی مذهبم و بی دینم نور رخ تو ز کفر و دین می بینم

2 چون دل بصفای معرفت روشن شد در مرتبه یقین بود تمکینم

1 روی تو ز مرآت جهان می بینم حسنت ز همه جهان عیان می بینم

2 از غیرت اگر پرده برو افکندی در پرده کون ترا نهان می بینم

1 معشوقه پرست لاابالی مائیم مست از می وصل ذوالجلالی مائیم

2 فارغ ز خمار هجر در عین وصال در بزم شهود لایزالی مائیم

1 شهباز فضای لامکانی مائیم سیمرغ هوای بی نشانی مائیم

2 گر ره بخزانه حقیقت طلبی مفتاح در گنج معانی مائیم

1 واصل بجهان بی مثالی مائیم عارف بصفات لایزالی مائیم

2 در بحر هویتش چو فانی شده ام باقی ببقای بی زوالی مائیم