7 اثر از اسرار الشهود اسیری لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اسرار الشهود اسیری لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار اسیری لاهیجی / اسرار الشهود اسیری لاهیجی

اسرار الشهود اسیری لاهیجی

1 بایزید آن حجت اسلام و دین آن خلیفه حق و قطب العارفین

2 گفت دیدم یک شبی حق را به خواب گفتمش ای درگهت خیر المآب

3 ره به تو چون است در تو چون رسم ره به وصل خود نما ای مونسم

4 من ندارم بیجمال تو قرار رهنمایی شو به خود ای کردگار

1 من درین ره چون که گشتم محو عشق یافتم ذوق دگر از صحو عشق

2 چون فنا گردد من و ما و تویی بیگمان گردد یکی نقش دویی

3 آن عجایبها که در راه فنا دیده ام کی شرح آن باشد روا

4 شمه ای زان در بیان گر آورم پرده های عقلها را بردرم

1 نفس اماره چو مرد از خوی بد دید موتوا را به دیده سر خود

2 شد قیامتهای نفس ظاهرش دید من مات عیان چشم سرش

3 خود قیامتهای انفس هست چار آن یکی صغری دگر وسطی شمار

4 بعد از آن کبری دگر عظمی بدان تاکه گردی عارف اسرار جان

1 نیست مردم هر کرا خلق بدست در حقیقت چون سباعست و ددست

2 صاحب خلق بد آمد همچو دیو دایماً با خلق در مکرست و ریو

3 خلق بد ز افعال بد هم بدترست زانکه اصل هر بدی خلق بدست

4 خلق بد مردود دلا سازدت از خدا و خلق دور اندازدت

1 نفس تا اماره باشد آتش است دایماً با سوختن او را خوش است

2 چونکه شد لوامه بر طبع هواست مختلف احوال با خوف و رجاست

3 چونکه گردد ملهمه غالب بر او وصف ماهیه بود ای رازجو

4 مطمئنه چون شود یابد قرار گردد او چون خاک دایم با وقار

1 عارفی می رفت یک روزی به راه بود صحرا و نبود آنجا پناه

2 ابر پیدا گشت و باریدن گرفت جامه اش تر گشت و چاهیدن گرفت

3 می دوید از دست باران آن چنان که تو گویی کرد دشمن قصد جان

4 چون در آن صحرا از آن سرما گذشت یک ده ویران بدید آن سوی دشت

1 تو به معنی جان جمله عالمی هر دو عالم خود تویی بنگر دمی

2 لوح محفوظ است در معنی دلت هر چه می جویی شود زو حاصلت

3 در حقیقت خود تویی ام الکتاب هم ز خود آیات حق را بازیاب

4 صورت نقش الهی خود تویی عارف اشیا کماهی خود تویی

1 سرور اقطاب عالم بایزید آنکه خود را آنچنان که هست دید

2 راستی را او درین ره حجت است قول او چون فعل او بی صنعت است

3 همچو بحرم گفت من اندر مثل نی چو عمان بلکه دریای ازل

4 کو ندارد ساحل و قعر و میان نیست او را اول و آخر نشان

1 چون ترا نفس تو شد اعدا عدو بر حذر می باش روز و شب از او

2 هر که گردد او مطیع نفس بد روی نیکی می نبیند تا ابد

3 خود خلاف نفس در راه خدا بهترین طاعت آمد مر تو را

4 بدترین دشمنت چون نفس تست دوستی با وی مکن ای مرد سست

1 وحی آمد سوی موسی از خدا گر همی خواهی رضای لطف ما

2 بر خلاف نفس میکن هر چه هست دشمن این نفس سرکش کن درست

3 من که خلاق جهانم در جهان هیچ مخلوقی نیاوردم عیان

4 کو منازع در خداوندی شود بر خلاف حضرت ما می رود

آثار اسیری لاهیجی

7 اثر از اسرار الشهود اسیری لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اسرار الشهود اسیری لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.