محو وصحو و فرق از اسیری لاهیجی اسرار الشهود 47
1. محو وصحو و فرق و جمع و جمع جمع
چونکه دانستی شدی تو شمع جمع
1. محو وصحو و فرق و جمع و جمع جمع
چونکه دانستی شدی تو شمع جمع
1. آن یکی از پیر بسطامی سئوال
کرد ره چونست سوی ذوالجلال
1. چونکه درد عشق دامانم گرفت
شحنۀ عقلش گریبانم گرفت
1. آن یکی شخصی به ناگه گنج یافت
از نشاط و شوق هر سو می شتافت
1. شاه ملک دین و اقلیم یقین
عارف اسرار رب العالمین
1. بحر بی پایان عرفان بایزید
آنکه چشم دهر مثل او ندید
1. وصف انسان دان که صدق است و صفا
باطن صافی ز کبر و از ریا
1. گفت چون سلطان ملک معنوی
ابن ادهم مقتدای متقی
1. یک جوانی دلربایی ماهرو
مشت می زد سخت بر روی دو تو
1. پیر بغدادی جنید نامدار
آن انیس حضرت پرودگار
1. عیسی مریم که روح اللّه بود
وز همه اسرار حق آگاه بود