دارد قرابتی دل من با از آشفتهٔ شیرازی غزل 975
1. دارد قرابتی دل من با دهان تو
دارد شباهتی تن من با میان تو
...
1. دارد قرابتی دل من با دهان تو
دارد شباهتی تن من با میان تو
...
1. خورشید نهد هر روز بر خاک درتو رو
مشک ختنی گیرد از چین دو زلفت بو
...
1. دلا بگریزم از زاهد و یا خمار یا هر دو
ببرم رشته تسبیح یا زنار یا هر دو
...
1. گر بختا و چین برد باد شمیم موی تو
نافه بناف آهوان خون کند آرزوی تو
...
1. کشته دهقان درود در نگر این شیوه نو
خرمن حسن تو را سبزه خط کرده درو
...
1. گرم رقیب براند بتا زمنزل تو
برنگ شمع برآیم شبی بمحفل تو
...
1. جان کیست تا که سر بکشد از کمند تو
دل چیست تا بجان نشود پای بند تو
...
1. سنبل باغ شانه زد گیسو
دی برون برد رخت و شد یکسو
...
1. ظاهرا پنهان گذشت از کوی تو
کاز نسیم صبح آمد بوی تو
...
1. ماه دو هفته هفته ای از رخ نهفته ای
در دل تو حاضری اگر از دیده رفته ای
...
1. به سومنات اگر ساختند بتکدهای
به غمزه بشکندش آن صنم به عربدهای
...
1. ابرویت چیست مد بسم الله
صورتت سوره کتاب الله
...