بلبل خوش نوا بکش نغمه از آشفتهٔ شیرازی غزل 939
1. بلبل خوش نوا بکش نغمه زصوت خار کن
گل چو صلای وصل زد نوبت خوشدلی بزن
...
1. بلبل خوش نوا بکش نغمه زصوت خار کن
گل چو صلای وصل زد نوبت خوشدلی بزن
...
1. ساقی بجان جم میم اندر پیاله کن
بادام و قندم از لب و چشمت حواله کن
...
1. نوروز عجم آمده و عید همایون
نوروز عرب ساز کن از پرده قانون
...
1. ای دل سمندر ناشده بر آتش روشن مزن
طلقی چو اهل شعبدهای مدعی بر تن مزن
...
1. در شب تاریک هجران جز می روشن مزن
جز شهاب آتشین بر جان اهریمن مزن
...
1. ماند بزیر بار ناز این دل نو نیاز من
باز کرشمه میکند دلبر عشوه ساز من
...
1. مدد ای عشق که از عقل در آزارم من
رحمتی کن برهانم که گرفتارم من
...
1. رحمی ای عشق خدا را تو بحیرانی من
که گذشته است زحد بی سر و سامانی من
...
1. مهی تابیده از مشکوی مشکین
که شکر خنده اش را بند شیرین
...
1. تا کی ای پیر مغان میکده را در بستن
جان یکسلسله مخمور زحسرت خستن
...
1. مرحبا ای سحاب درافشان
ای زتو آب در در عمان
...
1. تا چند حدیث از جم روجام دمادم زن
جامی کش و پشت پا بر مملکت جم زن
...