چه شکر گویمت ای بخت کارساز از آشفتهٔ شیرازی غزل 84
1. چه شکر گویمت ای بخت کارساز امشب
که آمدم ببر آن یار دل نواز امشب
...
1. چه شکر گویمت ای بخت کارساز امشب
که آمدم ببر آن یار دل نواز امشب
...
1. یا ندیمی هذه شیئی عجاب
قداتیت سائلان این الجواب
...
1. ای برق خانه سوز که ابرت بود رکیب
صبرم بود زآب درین شعله بی شکیب
...
1. کردار بدان نیاید از خوب
خوبست هر آنچه کرد محبوب
...
1. این چه غوغاست که در چنگ و ربابست امشب
وین چه مستی است که در جام شرابست امشب
...
1. در نهایت نظری بود باغیار امشب
که زتب سوخت چو شمعم دل بیمار امشب
...
1. من بلبل غریبم و این آشیانان غریب
گلبن بود غریب تر و گلستان غریب
...
1. شاها تو خود غریبی و آشفته ات غریب
رحمی که بر غریب بود مهربان غریب
...
1. و کیف اشکر من حبیب مغاضب
وان شکوت لست صدیقا مصاحب
...
1. آفتاب طلعتت رازلف مشکین شد سحاب
عز من قال ان شمس قد توارت بالحجاب
...
1. گفتی بلب رسانم از اشتیاق جانت
جان من است آن لب امشب بیار بر لب
...
1. که باز در برخ اهرمن گشاد امشب
که غیر پا بسر کوی تو نهاد امشب
...