زین عمر به تعجیل دوان از انوری ابیوردی رباعی 277
1. زین عمر به تعجیل دوان سوی زوال
دانی که جهان چه آیدم پیش خیال
1. زین عمر به تعجیل دوان سوی زوال
دانی که جهان چه آیدم پیش خیال
1. در هجر همی بسوزم از شرم خیال
در وصل همی بسوزم از بیم زوال
1. منزل دوردست و روز بیگاه ای دل
زین رو مکش انتظار همراه ای دل
1. ای دل طمع از وصال جانان بگسل
سررشتهٔ آرزو به دندان بگسل
1. پیراهن گل دریده شد بر تن گل
شلوار تو بینما چو پیراهن گل
1. صف زد حشم بهار پیرامن گل
ابر آمد و پر کرد ز در دامن گل
1. تاب رخ یار من نداری ای گل
جامه چه دری رنگ چه آری ای گل
1. آنم که ندانم نه وجود و نه عدم
دانم که ندانم نه حدوث و نه قدم
1. دردا که فرو شد لب شادی را غم
پر گشت و نگون گشت پیمانهٔ غم
1. ای گوهر تو اصل طفیل آدم
وی ذات تو معنی و عبارت عالم
1. چرخا زحلت نحسترست یا بهرام
زهرهت غر و مشتریت مغرور به نام
1. ای زیر همای همتت چرخ مدام
کبک از نظرت گرفته با باز آرام