22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی

1 ملک مصونست و حصن ملک حصین است منت وافر خدای را که چنین است

2 شعلهٔ باسست هرچه عرصهٔ ملکست سایهٔ عدلست هرچه ساحت دین است

3 خنجر تشویش با نیام به صلح است خامهٔ انصاف با قرار مکین است

4 خواب که در چشم فتنه هست نه صرفست بلکه به خونابهٔ سرشک عجین است

1 روز می خوردن و شادی و نشاط و طرب است ناف هفته است اگر غرهٔ ماه رجب است

2 برگ‌ریزان به همه حال فرو باید ریخت به قدح آنچه از او برگ و نوای طرب است

3 مادر باغ سترون شد و زادن بگذاشت چکند نامیه عنین و طبیعت عزب است

4 دختر رز که تو بر طارم تاکش دیدی مدنی شد که بر آونگ سرش در کنب است

1 صدری که ازو دولت و دین جفت ثباتست آن خواجهٔ شرعست که سلطان قضاتست

2 آن عقل مجرد که وجود به کمالش هم قاعده جنبش وهم اصل ثباتست

3 از نسبت او دولت ودین هر دو حمیدند این دانم وآن ذات که داند که چه ذاتست

4 اوصافت بزرگیش چه اصلی و چه مالیست کان را همه اوصاف فلک فرع و زکاتست

1 شاها زمانه بندهٔ درگاه جاه تست اسلام در حمایت و دین در پناه تست

2 فیروزشاه عادلی و بر دوام ملک بهتر گواه عدل بود و او گواه تست

3 گردون غبار پایهٔ تخت بلند تو خورشید عکس گوهر پر کلاه تست

4 هر آیت از عنا و عنایت که منزلست در شان بدسگال تو و نیکخواه تست

1 گرچرخ را در این حرکت هیچ مقصدست از خدمت محمدبن نصر احمدست

2 فرزانه ای که بابت گاهست وبالشست آزاده‌ای که درخور صدرست ومسندست

3 با بذل دست بخشش او ابر مدخلست با سیر برق خاطر او ابر مقعدست

4 از عزم او طلایه تقدیر منهزم با رای او زبانهٔ خورشید اسودست

1 عرصهٔ مملکت غور چه نامحدودست که در آن عرصه چنان لشکر نامعدودست

2 رونق ملک سلیمان پیمبر دارد عرق سلطان چه عجب کز نسب داودست

3 چشم بد دور که بس منتظم است آن دولت آری آن دولت را منتظمی معهودست

4 ای برادر سخنی راست بخواهم گفتن راستی بهتر تا فاستقم اندر هودست

1 زمانهٔ گذران بس حقیر و مختصرست ازاین زمانهٔ دون برگذر که بر گذرست

2 به حل و عقد جهان را زمانه‌ایست دگر که پیشکار قضا و مدبر قدرست

3 کف کفایت و رای صواب صدر اجل به حل و عقد جهان را زمانهٔ دگرست

4 صفی ملت اسلام و نجم دین خدای عمر که وارث عدل و صلابت عمرست

1 منصب از منصبت رفیع‌ترست هر زمانیت منصبی دگرست

2 این مناصب که دیده‌ای جزویست کار کلی هنوز در قدرست

3 باش تا صبح دولتت بدمد کاین هنوز از نتایج سحرست

4 پای تشریف صاحب عادل که جهان را به عدل صد عمرست

1 منت از کردگار دادگرست که ترا کار با نظام‌ترست

2 صدرآفاق وسعد دین که ز قدر قدمش جای تارک قمرست

3 این مراتب کنون که می بینی اثر جزو کلی قدرست

4 باش تا صبح دولتت بدمد کین لطایف نتیجهٔ سحرست

1 می بیاور که جشن دستورست جشن عالی سرای معمورست

2 قبه‌ای کز نوای مطرب او کوه را در سر از صدا سورست

3 قبه‌ای کز فروغ دیوارش آسمان پر تموج نورست

4 صورتش را قضای شهوت نیست که گجش را مزاح کافورست

آثار انوری ابیوردی

22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی