22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی

1 نصر فزاینده باد ناصر دین را صدر جهان خواجهٔ زمان و زمین را

2 صاحب ابوالفتح طاهر آنکه ز رایش صبح سعادت دمید دولت و دین را

3 آنکه قضا در حریم طاعتش آورد رقص کنان گردش شهور و سنین را

4 وانکه قدر در ادای خدمتش افکند موی‌کشان گردن ینال و تگین را

1 نوش لب لعل تو قیمت شکر شکست چین سر زلف تو رونق عنبر شکست

2 نوبت خوبی بزن هین که سپاه خطت کشور دیگر گشاد لشکر دیگر شکست

3 نسخهٔ زلف تو برد آنکه بر اطراف صبح طرهٔ میگون شب خم به خم اندر شکست

4 لعل تو در خنده شد رشتهٔ پروین گسست جزع تو سرمست گشت ساغر عبهر شکست

1 صبا به سبزه بیاراست دار دنیی را نمونه گشت جهان مرغزار عقبی را

2 نسیم باد در اعجاز زنده کردن خاک ببرد آب همه معجزات عیسی را

3 بهار در و گهر می‌کشد به دامن ابر نثار موکب اردیبهشت و اضحی را

4 مذکران طیورند بر منابر باغ ز نیم شب مترصد نشسته املی را

1 ای سخا را مسبب‌الاسباب وی کرم را مفتح‌الابواب

2 آستان تو چرخ را معبد بارگاه تو خلق را محراب

3 کف تو باب کان پرگوهر در تو باب بحر بی‌پایاب

4 عنف تو در لب اجل خنده لطف تو در شب امل مهتاب

1 یارب این بارگاه دستورست یا نمودار بیت معمورست

2 یا سپهرست و ماه مسرع او مسرع قیصرست و فغفورست

3 یا بهشتست و حوض کوثر او جام زرین و آب انگورست

4 بل سپهرست کاندرو شب و روز ماه و خورشید مست و مخمورست

1 باز این چه جوانی و جمالست جهان را وین حال که نو گشت زمین را و زمان را

2 مقدار شب از روز فزون بود بدل شد ناقص همه این را شد و زاید همه آن را

3 هم جمره برآورد فرو برده نفس را هم فاخته بگشاد فروبسته زبان را

4 در باغ چمن ضامن گل گشت ز بلبل آن روز که آوازه فکندند خزان را

1 می بیاور که جشن دستورست جشن عالی سرای معمورست

2 قبه‌ای کز نوای مطرب او کوه را در سر از صدا سورست

3 قبه‌ای کز فروغ دیوارش آسمان پر تموج نورست

4 صورتش را قضای شهوت نیست که گجش را مزاح کافورست

1 روز می خوردن و شادی و نشاط و طرب است ناف هفته است اگر غرهٔ ماه رجب است

2 برگ‌ریزان به همه حال فرو باید ریخت به قدح آنچه از او برگ و نوای طرب است

3 مادر باغ سترون شد و زادن بگذاشت چکند نامیه عنین و طبیعت عزب است

4 دختر رز که تو بر طارم تاکش دیدی مدنی شد که بر آونگ سرش در کنب است

1 گرچرخ را در این حرکت هیچ مقصدست از خدمت محمدبن نصر احمدست

2 فرزانه ای که بابت گاهست وبالشست آزاده‌ای که درخور صدرست ومسندست

3 با بذل دست بخشش او ابر مدخلست با سیر برق خاطر او ابر مقعدست

4 از عزم او طلایه تقدیر منهزم با رای او زبانهٔ خورشید اسودست

1 منصب از منصبت رفیع‌ترست هر زمانیت منصبی دگرست

2 این مناصب که دیده‌ای جزویست کار کلی هنوز در قدرست

3 باش تا صبح دولتت بدمد کاین هنوز از نتایج سحرست

4 پای تشریف صاحب عادل که جهان را به عدل صد عمرست

آثار انوری ابیوردی

22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی