گر سینه بخست شاه از امیر معزی نیشابوری رباعی 1
1. گر سینه بخست شاه سنجر ما را
کم نیست خمار عشق در سر ما را
1. گر سینه بخست شاه سنجر ما را
کم نیست خمار عشق در سر ما را
1. بیقدرکند رخ تو لالستان را
تشویر دهد لب تو خوزستان را
1. ای تاخته از جهان جهانبانان را
برهم زده ملک و خانهٔ خانان را
1. شاها ادبی کن فلک بد خو را
گر چشم رسانید رخ نیکو را
1. شاها همه تدبیر صواب است تو را
وز بخت به فرخی جواب است تو را
1. جاوید شها عز و شرف باد تو را
تیغ و قلم و جام به کف باد تو را
1. مهرست ظفر نگین فرمان تو را
صید است بهشت دام احسان تو را
1. خورشید چو بیند ای ملک رای تورا
وین فر و جمال عالم ارای تورا
1. خورشید فلک سجده برد رأی تو را
ور سجده برد روی دلارای تورا
1. ای شاه چو بیند آسمان رای تو را
وین طبع لطیف رامش افزای تو را
1. بر خلق توراست پادشاهی ملکا
وز ماه توراست تا به ماهی ملکا
1. در زلف تو آویخته دلبندی ها
پیش خردت خیره خردمندی ها